جغدای سایت بیایین دورهم جمع شیم 😊غیبت

میدونی من خودم میدونستم قبلا خیلی دوست دختر داشته

راجبشون ب هیچ عنوان حرف نمیزنه کلی هم بحث میکنه ک تموم شده چیو میکشی بیرون

من میگم اونوقت من اگه گذشته‌ای داشته باشم تو واسه منم میگی گذشته؟!دیگه نمیپرسی

اوننم میگه من تورو از بچگیت میشناسم میدونم گذشتته‌ای نداری و طاقت اینکه بخوام فک کنم کسی تو زندگیت بوده و ندارم فکرش روانیم میکنه

من تا همین دیروز جز فضولی عادی برام اهمیتی نداشت چون با شرایطش خیلی طبیعی بود

ادمی هم نبود ک بخواد ازدواج کنه

داددش خودمم همینه

اما وقتی عکسشو دیدم یهو انگار اب بخ ریختن روم

چجوری تونستی بگذری؟ ازش میپرسیدی ج بهت میداد؟!

خیلی حس مزخرفیه من تا حالا نمیفهمیدمش

اما بنظرم قبلا چشم و گوشش باز باشه و تصمیم بگیره از همه چی بگذره و پای یه نفر باشه خیلی بهتر تا بعد ازدواج بخواد بره دنبال این چیزا

حداقل میدونم عقدشو نداره

وضعش خوب بوده هرچی میخواسته تجربه کرده

ارهه بگو

واقعا چرا اینطوریه؟خاله منم یه عروسش خواهرزادشه خیلی اذیتش کردن طفلکو

مادرشوهرم عروسه عمشه همیشه میگه ناراضیم ازش

باآقاامینانمیشه باعاقاامینامیشه کات کرد.بی ادبی کردقهرم😃😃مامانم میگه خداب دادشوهرت برسه😒😂

سلام من یک عددجغدشب میباشم

عزیز جان من بروز نمیدادم تو خودم میریختم میشد غم باد بعد به دلالیل مسخره بهش میپریدم 

چون میدونستم حقی تو گذشتشش ندارم 

ولی الان پشیمونم میگم ای وای چه روزاییو بخاطر یه مشت چیزای الکی خراب کردم 

شوهرتو بچست تو این زمونه طبیعیه 

نباشه جای شک داره 

بهش فکر نکن 

عشق و حال کن با نامزدت

بزارید من خاطرمو بگم

من تازه بيدار شدم 😐😂

اخی چه با محبت

منم‌خواهرم اینجوره

اونم‌نصف سال نیست با داداشم کشور دیگه زندگی میکنن

با اینکه خواهرم بچه داره اما تقریبا هرروز با مامانم و بابام حرف میزنه

بیشتر سال ونکوورن چند ماه ایران کار شوهرش اونجاست اونجا هم بزرگ شده

هربار میاد ایران میخواد بره انقد گریه میکنه ک خدا میدونه

اما داداشم ریلکسه کلا

مثلا تنها وابستگیش منم ک هر ۲ هفته زنگ میزنه

کلا بعضیا مثل خودت و‌خواهرم محبتشون زیاده

ایشالله خدا واسه خانوادت حفظت کنه دلم برای خواهرم پر کشیدد

من و نامزدم کم به کم همو میبینیم چون دوریم 

یه روز بعد 1 ماه اومدیم که همو ببینیم 

من هوس پارک کرده بودم که قدم بزنیم 

جاتون خالی رفتیم 

پاییز بود کلیم عکس پایییزی گرفتیم

انتظار سخته چرا انقد

مامانایی ک بچشونو تازگیا ب دنیا اوردن بگن چطور تحمل کردن این چندماه اخرو

مت دارم دیوونه میشم میخام زودتر ببینمش بغلش کنم

بعدش .....

بعد چند ساعت دور دور داشتیم از پارک خارج میشدیم که بریم ناهار بخوریم 

ببین منم همیشه همینو میگفتم

همیشه هم ریلکس و نرمال بودن

در حد فوض‌لی کنجکاوی 

یا یهو از رفلکس یه سریا میفهمیدن قبلا با هم بودن سریع نامزدم منو دور میکرد 

ولی عکسا بد رو مخمه

هی با خودم میگم با من خوب باشه تهش مثل اینا

هیچی براش جدیدی نداره مثل من نیست ک ا‌ولین حسش باشم اولین دوست داشتنش 

وقتی با اینا ک انقد قاطیه کذشته از منم میگذره

خودمم باورم نمیشه امقد احمق شدم

واقعا عروس خاله شدن بدترین عذاب دنیا ،نه میتونی موقع دعوا چیزی بهش بگی نه کاری کنی حتی نمیتونی با مادر خودتم درد و دل کنی چون خواهرشه باید مواظب باشی چی میگی ،من از اول هیچ کاری بهش نداشتم حتی جوابشم نمیدم وخداروشکر بعد 7سال زندگی شوهرم فهمیده مادرش چقدر بامن لج و با اون عروس هاش چقدر خوب نمیزاره هیچ دخالتی کنه