2777
2789

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

با همسره من دوباره میرن همونجا که سوارش کرده بودن ولی پیره مرده نمیدونه کجا خونه ی خواهرشه پس باهم میرن پاسگاه اونجاهم نگهش نمیدارن دیدم شوهرم کلی انداخت اومد خونه هراسون گفت اون پیره مرده یادته الان اینجاست من ترسیدم ولی گفت بیا ببینش رفت دیدم نشسته تو ماشین خیلی سردش شده بوده بس که گشته خلاصه اوردیمش تو با هزار ترس و لرز  خب

بابای بچت😀

باهاش قهرم الان فقط بابای بچمه

فک کن بخاطر ننش سه شبه اصلا خونه نیومده هیشکی میره پدر بزرگشو نگه داره اقا پاشده رفته اصلا هم هیشکی نمیگه بابا این زنش تازه زایئده خودشم برده حلقه ب گوش ننننش

تازه فردا مراسم سوم مادر بزرگشه فوت کرده

خاطره تولد درسا خانوممتیکر به وقت تولد دخترم😍

من ازش پرسیدم کجایی هستی و اینجا چیکار میکنی از قضا همشهری خود من از اب دراومد گفت اهل خلخال هستش خونش تو ورامینه اینحا مهمونه خونه ی خواهرش بوده و حالا اونجا رو گم کرده خب بنده ی خدا نه گوشی داره نه شماره تلفن بلده ناهم یه جا پیش بخاری انداختیم خوابید ولی من خوابم نمیبره  میترسم یه جورایی

ای بابا تو وضعت از من خراب تره ک

از وقتیم زایمان کردم اعصابم داااغوووون شدع

امشب ساعت ده اقا زنگ زدن میگه امشب من جوپار مییمونم 

جوپار ی شهرستان نزدیک کرمانه ک ما اهلاونجاییم و مادر بزرگگشو اونجا خاک کردن

خاطره تولد درسا خانوممتیکر به وقت تولد دخترم😍
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز