خیلی دلم گرفته از حکمت خدا اما

ناراحت نشیا ولی مقصر خودتی ک دنبال تایید شوهرتی 

الان کسی بخواد طلبکار باشه شمایی چون جنسیت با مرده 

خوشش نمیاد به درک والا 

من قلبم درد گرفت برا دخترت میدونی چقدر خوبه همدم خودتو خواهرش میشه ؟

اخی عزیزم درکت میکنم من این روزاتو گذروندم.اولین بچم دختره بعده ۵سال .ناخواسته باردارشدم بعد فهمیدم ک بازم دختره خیلی غصه میخوردم چون من برادرم ندارم بعد بچم قلبش کارنکرد سقت شد .بعد دوسال دیگش بازم یهو باردارشدم یعنی شبو روزم گریه بودا ک شوهرم گفت بیابریم بندازیمش گفتم اره ی دخترداریم بستمونه ک رفتم دکتر گفت ن نمیشه گناه داره نگهش دارو اینا دیگ پشیمون شدیم اسمشم گذاشتم احساس میکردم دختره .بعدچندماه ک رفتم سنو گفت پسره بچت باورم نمیشد .ماشالا ی پسره خوبم بهم داد ماه

ایشالا خدا بهت نظر کنه بتوام میده هرچی قسمت باشه همونه عزیزم

اولا كه اين اسپرم همسرت كه تعيين كننده جنسيت و ربطى به شما نداره بهش بگو برو دكتر ازش بپرس تعيين جنسيت با مرد ياا  زن 

دوما قرن بيست و يك و اين حرفا كه به خاطر جنس بچه دعوا كنه ! تو چه دوران تاريخى ايشون زندگى ميكنه ؟ صد سال پيش؟! 

چی بگم والا خدا شوهرتون رو به راه بیاره من دیدم کسی بوده شوهرش بسر میخواسته به خانمش گفته اگه دختر شد یه راست برو خونه بابات میشه بسر موقع زایمان اکسیزن به بی زبون بچه نمیرسه چون بیمارستانشو باباش فقط واسه بسرش خصوصی دنیا بیاد جابجا میکنه میمیره

اشتباه میکنی محکم باش نذار بفهمه بهش وابسته ای ک ازت باج بگیره اونم بخاطر چیزی ک بهت ربطی نداره عزیزم صلاح نبوده پسر داشته باشی چراشو خود خدا میدونه 

از فردا به رو خودت نیار چیزی شده و انگار نه انگار ک بحاطر این مساله ناراحته جتی یبارم درباره اینکه پسر میخواسته روال عادی زندگیتو داشته باش نری لوسش کنی 

اصلا شاید خدا بی کسیتو دیده بهت دختر داده غمخوارت باشه 

خود من سه سال و نیم چشم انتظار بچه بودم انقد زجر و دوا درمون کردیم تا خدا بهمون یه بچه بده شکر خدا الان چهار ماهم هست چونتوی خانواده شوهرم فلج هست معلوم نیس چی بشه توی سونوی دومم معلوم میشه حتی اگه اینجورم نبود جنسیتش واسمون مهم نبود و نیس فقط بچم سالم باشه شکر میکنم

واااااااااا يعني چي اين حرف؟ 

وای استارتر جای من بودی چکار میکردی

من دو تا پسر داشتم. شوهرم لج کرد دختر میخام. گفت هزینش هرچی باشه مهم نیست فقط دختر میخام. Iui کردم. نزدیک سه تومن خرجم شد ولی جواب نداد.  رفتم دنبال ivf چقد هزینه ازمایش  و دارو کردم ولی قبل از عمل باردار شدم و برای بار سوم پسر شد. تمام بارداریم با گریه گذشت. دعا میکردم سقط بشه. شوهرم داغون بود. چقد زخم زبون شنیدم.  اما الان 7 ماهشه. شده تمام زندگیمون. چقدر دوستش دارم حتی از اون دو تا بیشتر. حتی نمیتونم تصور کنم نباشه. 

بزار دخترت دنیا بیاد به این روزهات میخندی

بعضی وقتا داری از مشکلت میگی حالا یه عده فاز نصیحت و شکافتن.موضوع که چی شده چرا اینجوری شد.نمیشه درست بشه 

پس بهتره دردل نکنی چون پشیمون میشی بعدشم ناراحت که چرا گفتی.یه حیوون خونگی یا یه عروسک بگیر باهاش حرف بزن.دیگه کنکاش تو زندگی و چرا اینجوری شد نمیکنه