بچه ها سلام من خونم توی حیاط مادرشوهرمه .پارسال اومدم سرخونه ی خودم خانواده شوهرم جمعتشون زیاده چندتااز داداشا رفتن شیراز دونفرم تهرانن . پارسال اوایل عروسیم برادرشوهرم با دوستاش اومدن شهرمون و به شوهرم گفته بود اگه اجازه میدی بیاییم خونه تو و شوهرمم بدون مشورت بامن قبول کردو کلی حرص خوردم و منو مجبورکردن برم خونه مامانم تا بادوستاش بیان خونم حالا شوهرم میخواد یه کار بزنه دوباره همون داداشش میخواد بیاد بادوستش تا کار شوهرم راه بندازه امشب به شوهرم گفتم حتما میخوان بیان توی خونم منو بیرون کنن و دعوا مون شد گفت داداشمه و...جالب اینجاس همیشه خونه مامانش مهمون دارن مث کاروان سراس این داداشش کلا عقده داره همش میخاد بیاد تو خونم واقعا دارم خودخوری میکنم خیلی بیشورن چکارکنم