سلام.من الان ۹ ماهه عقدم.تا الان شوهرم حداقل شبی یکبارو میموند خونمون از همون اول مامانم خیلی موافق نبود ولی شد دیگه امروزمامانم ی حرفایی زد ک دیگه دلم نمیخاد شوهرم زیاد رفتو آمد کنه و شبم اصلن دیگه نمیخام بمونه حس میکنم ارزشو احترامشو میارن پایین کم کم .خودمم اینجوری اعصابم آرومتر تو خونه .فقط نمیدونم اینو چجوری بگم بهش میدونم میدونم خیلی ناراحت میشه ...لطفا بهم کمک کنین یا اگه تجربه ای دارین بگین ممنون
بگو کی عروسی میکنیم ؟
دیگه زودتر عروسی کنین خب درستم نیست این همه مدت خونه یکی دیگه بری
مامانت چي گفت
بگو راحت نيستي ديگ
چی گفت مامانتون؟
عروسیت کی به نظرم نگو چون از مامانت اینا سرد میشه خدایی نکرده یه روز مامانت مجبور شد چند وقتی بمونه خونتون اون موقع اونم همیچین کاری رو میکنه چرا باید عصابت خورد شه این همه آدم دوست دارن نامزدشون کنارشون بمونن
مامانت چیها گفت؟؟
تو چند وقت ی بار میری خونشون ؟
به نظر من اگه خانواده هاتون جوری هستن که با پیش هم بودنتون مشکل دارن نباشید پیش هم،
منو همسرمم کلی عذاب کشیدبم.
اون بیچاره میومد میموند از هر دوطرفم حرف میشنید.
مامان منم کارای عجیبی میکرد، میومد یهو در رو وا میکرد یه جور خاص و بدی نگاه میکرد بهمون انگار کاری می کردیم.
بگو نیاد تا بی احترامی پیش نیاد.
خوب بهش بگو پیش هم نخوابید ولی اینکه رفت آمد نکنه نمیشه که
بنظرم اشتباهه کاملا
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
48 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
