مسیر کار شوهر منو این خانم یکیه .هر دو شون تو شهرک صنعتین، این خانم تو همه چی خیلی رو شوهر من حساب میکرد بچه آخرش چند سال از شوهر من بزرگ تره ولی هیچ کار نمیکنه و تا یه چیزی میشه زنه زنگ میزنه به شوهر من . ودر ضمن زنه خیلی زشته ولی فوق العاده زبون بازه .مثلا چند وقت پیش برق ساختمون قطع شده بود با اینکه هفت هشتا پسرانش خونش بود اومد در جارو زد آقای فلانی من چی کار کنم .از یه طرف چون میدونه شوهر من فنی کار ناجا داره ازش کار می کشه.و مدام از هر فرصت استفاده میکنه و تعریف میکنه