بعد دیدم ول کن نیست،همجنان انواع غذا و شیرینی ها و کیکها و رستوران ها با پشتکار تماام ادامه داشت. منم گفتم ولش کنم. پیش این بخورم. یعنی اینقدر میخوردم که این خیالش جمع بشه من رژیم نیستم. بعد هم آزارهای دیگش هم بود که باعث شد کم کم افسردگی گرفتم و کلا از رژیم در اومدم. الان هم مدادم میبینم وزنم داره میره بالا. الان 91 شدم. ولی هیچ اراده ای برای لاغر شدن ندارم.
میخوام باردار شم. اما اگر بخوام با این وزن باردار بشم، هم بارداری سختی دارم. هم احتمالا بارداریم پایینه. هم اینکه خیلی وزنم بالاتر میره. همه اینها رو میدونم. اما باز هم اراده نمیکنم برای لاغری.
نمیدونم چم شده.