دو سال ازدواج کردم به خاطر دلایلی نوتنسیم جهیزیه بخریم تو خونم با وسایل مجردی و سمساری همسرم که بیشتر چیزا رو هم نداره زندگی میکنیم... از محرم تصمیم گرفیم جهیزیه بخریم با کلی مشکل و منت پدرم تعدادی وسایل بزرگ خریدیم فقط ناگفته نماند که تو این خریدا هزار بار پدرم اشکم دراورد و از سر سفرش بلندم کرد با هر بدبختی بود خریدیم مبلارو به انتخاب خودم سفارش دادیم درس کنن که اونم از شانس من آماده شد دیدیم چی گفیم چی تحویل داده پارچش یکی دیگه تو کارگاه گربه ها روش ناخون کشیدن خراب شده تاجشم با پیچ و مهره از بیرون وصل کرده خلاصه با دعوا و بدبختی پسش دادیم و پدرم رفت به انتخاب خودش برام مبل خرید از اونایی که می دونس خوشم نمیاد خلاصه گف فقط این راه دیگه ای هم نداره و عوض نمکنم شوهرمم دید پسند نکرد خلاصه یه جوری شوهرم راضی کردم بیاریم خودمون عوض کنیم قرار بود امروز بریم جهیزیه رو بیاریم که از دیشب مادرشوهره به خاطر اینکه دعوا بندازه اومد پلاس شد اینجا فهمید می خوایم بیاریم هی به گوش همسرم خوند آشغالارو نیار حیف پول ماشین بدی بابای این وسایل شیک کجا دیده بخواد وسایل شیکم بخره انقده تو گوش همسرم خوند و خوند که اونم گف بکشی هم مبلارو نمیارم یکشنبه هم می رم دنبالشون با مامانم حالشون می گیریم بقیه وسایل و میارم از دیشب زندگیم زهر کردن خستم همش میگم کاش بمیرم هم خونوادم هم همسرم داغ جهیزیه بمونه تو دلشون بلکه راحت بشن
خدااااااایاااااااااااا من امید دارم که حتما می شود 😊😊😊
قرار بود همون بیاریم عوض کنیم اونی که دوس داریم با همسرم بریم بخریم مادر شوهر عوضیم دعوا راه انداخت
نمیگفتی به همسرت این خوب نیست،الکی تعریف میکردی
غزه آزمون انسانیت ... باید وصیت نامه ی 💕 حاج قاسم 💕 را چندین بار خواند ، قبل از اینکه بزرگترین فرمانده نظامی جهان را از دست داده باشیم ، عارفی وارسته و سیاستمداری بصیر و ذوب در انقلاب را از دست داده ایم و اکنون ماییم و راه او و آنچه که او نوشته بود : خامنه ای عزیز را عزیز جان خود بدانید ، حرمتش را حرمت مقدسات بدانید .