سلام
من چهارسالی میشه که ازدواج کردم،عاشق شوهرم بودم اونم عاشق من بود،دوسال اول عروسیمون شوهرم بیکاربود ومتاسفانه مشکل جنسی داشت ومتاسفانه مشکل اون باعث مشکل من هم شد،چون زیبا بودم خیلی به من همیشه نگاه میکردن،یه پسرجوون که اقوام شوهرم بود خیلی منونگاه میکرد،متاسفانه ازش خوشم اومدچون خوش تیپ وخوش قیافه بود چیزی که شوهرم درحداون نبود،ادم مذهبی بودم واستغفارکردم رفتم ومشکل جنسی خودم وشوهرم روبرطرف کردم ورابطه ام روباشوهزم خوب کردم وبه اون پسرحتی فکرهم نکردم چون فهمیدم کارشیطانه،اماالان مدتیه بعداززایمانم شوهرم ازم دوری میکنه همش بایدمن برم سراغش،زندگیمو دوست دارم،شوهرم بچم،امافکرهایگناه الود عصبیم کرده،توروخدا بگید چکارکنم،دلم میخواد گناه نکنم وزندگی سالم داشته باشم چکارکنم؟
