الان یه هویی یه چیزی یادم افتاد که دلم میخواد سرم رو بکوبم به دیوار😧
راهنمایی بودم تو دوران زیبای بلوغ ،دنبال هر رای بودم واس خوشگل تر دیده شدن.یه دختر همسایه داشتیم خیلی به خودش میرسید و جذاب بود.کلا شده بود الگوی من😆آقا این دختر تازه چادر ملی مد شده بود بدن پری هم داشت و قد بلند کلی ام آرایش میکرد.با روسری های رنگی هد های خوشگل درست میکرد خلاصه کلی بلد بود.منم میخواستم با یه من سبیل و ابرو و دماغ ورم کرده و صورت پر جوش مثل اون شم😥خلاصه گفتم منم جا نمونم.چادر عربی داشتم گفتم مامان بیا جلوی چادرم رو بدوز و دوتا بند بدوز بالاش تا شبیه چادر دختر همسایه شع!آخه چادر اون ملی بود و اندامی مال منم عربی و گشاد😱چشمتون روز بد نبینه شبیه خمره شده بودم😢😢بعد موهام کوتاه بود میخواستم بقیه فک کنن موهام بلنده از این هد کلاه دار ها میپوشیدم دلش روسری میچپوندم که بقیه فک کنن موهای خودمه😩😩کلی ام کرم ضد آفتاب رنگی آردن میزدم روی اون سبیل ها با برق لب😒یه چیزی تو مایه های بلوغ سمندون میشدم.تازه با افتخار میشستم کنار اون دختره تا بقیه ببینن منم خوشگل هستم.یادم میافته میخوام خودمو دار بزنم.خدایی خیلی دوره بلوغ دوره افتضاحی بود
شما از این کارا کردین یا فقط من تقلید کار بودم😭