دوستان من به تازگی همسرمو از دست دادم ۲۰ شهریور بعد یه دختر ۴.۵ ساله هم دارم بچم که سراغ باباشو میگیره گفتم بابات پیش خداست (تو مراسمها وسر خاک نبردمش) شهر خودم بود پیش مامانم اون روز میگه من میدونم اونایی که میمیرن میرن پیش خدا حلا امروز میگه دلم برای بابام تنگ شده اونم تقصیر مهد کودکشه شعر خانواده یادش دادن به کلینیک هم گفتم جواب درست و حسابی نداد من عکسای باباشو جمع کردم فعلا بنظر شما نشون بدم یا نه بعد دختر من عاشق حیوونع که حواسش پرت شه غصه نخوره چیکار کنم میدونم این دوتا سوال خیلی متفاوت هستند ولی مجبورم خرگوش دوست داره خیلی همش میگه واسم بگیر نگداریش چطوره خیلی گل و درخت داریم میترسم نابود شه