شام رو لطف می کنه از بیرون می گیره تا من حاضر بشم و خونه رو برای مهمون آماده کنم. روزای بعد هم یه وعده درست می کنم یه وعده می بریمشون بیرون.
البته همه ی اینا در صورتیه که خونمون کاملا مساعد پذیرایی از مهمون باشه. مثلا اتاق کافی براشون داشته باشیم.
از استرس امتحان هم بیشتره استرسش چون بار اوله نمیشناسه آدم
اول مجبورش میکنم کل خونه را بسابه بعدم کلی غر میزنم سرش
تو این شرایطی که هستم واقعا از خدامه و خدا را صد هزار بار شکر می کردم
میگم اوکی عزیزم برای شام فلان و فلان رو از رستوران سفارش بده
چون بچه کوچیک دارم و خونم همیشه مرتب نیس میگم یکیم بگو بیاد خونرو جمع و جور کنه
دو دستی میزنم تو سرم ...شوهرم و تهدید میکنم که بعدا حالشو جا بیارم...با سرعت جت میرم دنبال تمیز کاریو شام درست کردن...همشم زیر لب مادر شوهرمو فحش میدم با این پسر بزرگ کردنش😅😅😅😅
خونمم چون همیشه تمیز و مرتب میکنم هروز هیچ دلهره مهمون سرزده ندارم و تو غذا درست کردنم سرعتم بالاس ...ولی استرس داشته باشی بهت حق میدم
شوهرم از اینکارا نمیکنه
ولی اگه بچه نداشته باشن حتما پذیراشون هستم
اونم با جون و دل
هیچی بیان
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
48 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
