گذشت تو زندگی

ی وقت هایی خودت رو دست کم. نگیر 

اینجوری برای شوهر هامون عادی میشه ک گذشت کنیم 

مثلا من همیشه رعایت جیب شوهرم رو. می کنم 

اما الان حس می. کنم خرج نکردن من براش عادت شده 

به روش اوردی... ؟

غرورشون خورد میشه اینجوری... 

میدونم خ حرف بدی زده

قلب ادم میشکنه اما به دل نگیر اون فقط میخواسته غرورشو نجات بده 

وگرنه ته دلش ازت ممنونه

خواهرم 

طلای دختری شو فروخت در دوران نامزدی حساب پس اندازش هم داد

واسه کار نامزدش 

ولی نامزدش بهش گفت مگه چند گرم طلا دادی بهم که انقدر طلا طلا می کنی

اخه گفته بود پول دستت اومد بگیره برام که این حرف زده بود بهش

منم همینطورم ازهمه چیم میزنم گاهی وقتا فکرمیکنم واسش بی اهمیتم 

عزیزم من...ولی به نظرم گذشت زیادی ویکطرفه نتیجه عکس داره....خیلیییی کم هستن مردهایی که باگذشت یکطرفه قدرشناس باشن....منم سرویس طلا نخواستم...هزینه های آنچنانی رودست شوهرم نذاشتم....جشن نخواستم...چون نداشت....سکه ها وپولهای عقد رودادم بهش...آخر سرگفت وظیفه ات بود...همه زنها همینکاررومیکنن....به نظرم گذشت آدم یک حدی داره...طوری بایدباشی که طرف حق به جانب نشه وسوءاستفاده نکنه واحترامت روزیرسوال نبره...من که اینقدر هواش روداشتم وقناعت کردم...یکبار من روبردبیرون..یک بارآبمیوه گرون انتخاب کردم همون روبه روم آورد که زن ولخرجی هستی...دست روچیزهای گرون میزاری....به نظرم گذشت خوبه..به شرطی که بادانایی باشه

عزیزم زیاده از حد ازخودگذشتگی وظیفه محسوب میشه...بزارکارهایی که مسولیتش باهمسرته بدونه که بایدخودش انجام بده