سال 85 بود من 14_15سالم اوج بلوغ وجوشاي افتضاح😓 اصلا اعتماد به نفس دوست شدن باکسيو نداشتم يبار اومدم شماره داييمو بگیرم یکی گوشيو برداشت فهمیدم شماره آخر و اشتباه گرفتم فرداش دیدم شمارش افتاد رو گوشی من برداشتم و صحبت کرد منم ندید بدید از صداش خوشم اومد وقتی بیشتر خوشم اومد که فهمیدم خونش قزوين و نميتونه بیاد منو ببینه