عزیزم من کل تاپیکت و خوندم
الان داغی می گی خوشکل بود بهش علاقه داشتم
این آدم برات میشه سرطان
نه واسه خودت واسه خانوادت
فردا می ری با یه بچه و دردسرای یه زن مطلقه خدای نکرده بر می گردی خونه بابات
کسی که نتونه سر حرفش وایسته واسه مهریه
کسی که اجازه آب خوردن نداره واسه اون اجازه می گیره داغونت می کنه زندگی نمی سازه واسه تو
فردا می ری زیر یه سقف باهاش چه طبقه بالای خونه مادرش چه خونه مستقل رهن کنی شب و بی وقت شوهرت در خدمت خانوادشه چون سرپرست هم ندارن و مسئولیتش به ظاهر گردن شوهرته و این آدم یه بچه دهن بینه خواهر و مادرشه
من نمی گم قطع رابطه کنه ولی باید می گفت اشکال نداره همسرمه دوستش دارم 313نشد 114 تا قبول نکه بگه 14 تا
باور کن اشکال از تو نیست
دوستم اگه موقعیتش و داری یه روانشناس برو--- دچار سردرگمی و عذاب وجدانی
به دلت رجوع نکن به مغزت رجوع کن جدا از احساساتت بشین عاقلانه رو این موضوع فک کن ببین در این حداز دخالت ها زندگیت بهتره یااینکه در نهایت امر مجرد باشی بشینین خونه بابات