روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
سه ساله عروسی کردم عزیزم همون موقع درست کردن تشک هام مامانم پارچه رو تشکی که میخرید برای تشک تختمم خرید بعد دورش با چرخ کش انداخت بعد موقع چیدن جهاز راحت انداختیم دور تشک دیگه تکونم نمیخوره
زندگی با مادرشوهر تو یک ساختمان واقعا خر است 😪😪😪 اونایی که نامزد یا مجرد هستید خواهرانه میگم قبول نکنین این موضوع رو ... سوالی چیزی بود در خدمتم 🌷🌺