دختر عموم 14 سالشه.
ظهرا ساعت 3 4 ک میشه میاد خونه ما
خونشون تو اپارتمونه.
مام میخوایم زنگ بزنیم حرفی حدیثی...فوضوله فوضول.
ساعت 1 نصف شب ب زووور بیرونش میکنیم
مادرش و پدرشم اصلا براشون مهم نیست
کلافم ب خدا
هر موقع از بیرون میام نشسته تو خونمون
خیلی کلافم چ کنم
وااااا ... خوب میاد چیکار ..... هم سن و سالش کسی رو دارید ؟
بی محلی کنید..باهاش حرف نزنید هرکس سرش تو کار خودش باشه خسته میشه میره
پدر مادرش بی فکرن حالا خونه عموشه باشه یعنی چی که داعم اونجاست
بهش بگو والا خبر جدید نداریم یه سر برو خونه مامان بابات دلتنگت میشن
هیچی یه چند روز محلش ندین ... مثلا اومد خونتون یکیتون بخوابه یکیتون بره تو اتاق سراغ کارهاش بزارید تنها بمونه و احساس کنه اضافیه
رک بگو دوست ندارم هرروز بیای اینجا !
بعدشم بگو بچه باید هرجا پدر مادرش هستن باشه
چند روز دیگه میره مدرسه دیگه نمیاد
مثلا اگر میشینه تلویزیون نگاه میکنه سیمای تلویزیون رو دستکاری کنید که روشن نشه یا برید تو اطاق همتون در رو هم ببندید یواش باهم حرف بزنید و بلند بخندید، یه کاری کنید حرصش دربیاد
درو وا نكيد! يا وقتي كه مياد مطلقاااااا حرف نزنيد و هر كي بره تو اتاق و سالن و اشپزخونه و اينا! سيم تلوزيونم بكشيد بگيد خرابه! تامام
دلم یه لحظه براش سوخت
