منم جفتم خیلی پایین بود دکتر گفته بود اصلاااا پیاده روی نداشته باش پله نرو زیاد خم و راست نشو
بعد خواهرشوهرام وقتی جمع بودیم اهنگ میذاشتن میرقصیدن همش ب منم میگفتن پاشو برقص هرچقد توضیح میدادم بازم میگفتن مام حامله بودیم ب این حرفای دکترا اهمیت نده حتی یبار گفتن انقد میشینی یه جا و تو استراحتی فردا بچه گیج میشه ها
یا میشنهاد میدادن بریم فلان جا ک اونجا ی مسیر کوه نوردی داشت هرچقد گفتم نفهمیدن منم دیگ رابطمو باهاشون کم کردم و دیگ بهشون توجه نمیکنم
من تنبلی داشتم همسرم شدیدا اسپرم ضعیف ...ادم نمیتونه اینارو ب هنه بگه بچم برامون معجزه بود نمیتونم ک ب خاطر دل اونا پاشم قر بدم