واااي عزيز دلم تازه تاپيكاتو نگاه كردم اون موقع كه شما راجع به اون مسئله تاپيك زده بودي من خواننده خاموش بودم من تو امريكا هستم اون موقع ساعت اينجا ٢ شب اينا بود شوهرم و دخترم خوابيده بودن منم داشتم ميخوندم نوشته هاتو يعني نميدوني با همه وجودم با صداي بلند داشتم برات گريه ميكردم
شوهرم از خواب بيدار شد خيلي ترسيد فكر كرد واسه خانوادم مشكلي پيش اومده كه اينجوري گريه ميكنم اومد پيشم گفت چه اتفاقي افتاده گفتم هيچي دارم يه چيزي ميخونم گفت خيلي ترسونديم خلاصه تا يه هفته اصلا نميتونستم فراموشش كنم وقتي عضو شدم خيلي خواستم پيدات كنم ولي اسم كاربريتو نگاه نكرده بودم وقتي داشتم ميخوندم
راستي با خوندن نوشته هات با دخترم خيلي مهربونتر شدم اون موقع ها خيلي اذيتم ميكرد اصلا نميخوابيد خيلي كلافه بودم همون شبم به زور خوابونده بودمش
خيلي برات دعا كردم دعا كردم خدا پاداش دل رنجيدتو به بهترين شكل بهت بده خدا بهترين بچه ها رو نصيبت كنه ايشالله عزيزم
خيلي دوست دارم 🌹🌹🌹