دلزدگی از همسر

واقعا اینو راست میگی

میفهمم چی میگی همش میگم بعد بدنیااومدنت چی میشه اخه اصلاچرا خداتورو داد نمیفهمم خودش وضع زندگیمو می دید،میبینم همچین پدرمادری داره دلم کباب میشه واسش

کارت با خانوادش درسته بهشون محل نزار اگر چیزی هم گفتن بگو چطور اون موقع شوهرم رو پر کردین و تو دعوا سکوت کردین، الانم بهتره سکوت کنین چون همون جور که شما منو دوست ندارین منم شما رو دیگه دوست ندارم. شوهرت حق نداشت بخاطر یه در باز نکردن دعوا کنه. ولی حالا کاریه که شده. خیلی سخت نگیر. کم کم رابطت رو با شوهرت خوب کن. سعی کن انقدر صدای خنده خودت و شوهرت بلند باشه همیشه تا به گوش خانواده شوهرت برسه و از حسودی بترکن. و کم کم به شوهرت بفهمون که قید خانوادش رو زدی.  و اگر هم بخوای رابطه داشته باشی خیلی کم و کاملا رسمی خواهد بود. و شوهرت نباید توقع داشته باشه مثل قبل با خانوادش باشی و حتی تلفن بهشون بزنی یا راهشون بدی تو خونه

هر دومون از قهر متنفریم 

 دعوامون که میشه نمیتونیم بعدش واسه هم قیافه بگیریم 

کارمون خیلی خنده داره 

دعوا می کنیم بعد صبح با لبخند به هم صبح بخیر میگیم نکنه باهم قهر کرده باشیم 

هم من استرس دارم هم اون 

حتی راجع به دعوایی که کردیم حرف هم نمیزنیم 

فقط احتمالا یه گوشه ای از ذهنمون ازش درس میگیریم که دیگه اون اتفاق نیافته چون سر یه موضوع تا بحال دوبار دعوا نکردیم 

ميدونيد من از يه چيزي خيلي حرص ميخورم.پسرا تا وقتي که مجرد هستن مامانشون هيچ کاري بهشون نداره هي ميگه کي زن ميگيري بري تا کي بايد ما تورو جمع کنيم بعد تا زن ميگيرن عزيز ميشن مامانشون ميگه ديدي عروس اومد پسرمو جمع کرد برد و ازمون دورش کرد.خب بابا پسراتونو زن نديد تا ما زنا هم راحت باشيم

منم مث خودتم واین باعث شده الان رابطخ ی جنسی بدی دارم باهاش.کم کم دارم طلاق عاطفی میگیرم 

عزیزم سخت نگیر و از لج مادر شوهرت حسابی به خودت برس و خود سرحال نشون بده و با شوهرت برو بیرون یه خرید کوچولو کن مثلا برای بچت چیزی بخر 

واقعا خرید تو روحیه تاثیر داره.

دوست عزیز ، شوهر من یه مثال خوب همیشه میزنه برای این موضوع که شما الان شباهت داری به یه آدمی که یه کیسه صد کیلویی از آشغال رو روی دوشش گرفته و با خودش اینور و اونور میبره و تمام مدت به خودش آسیب میزنه نه به دیگران و تا موقعی که این کیسه آشغال رو زمین نزاره اوضاعش بدتر میشه که بهتر نمیشه بنظرم شمام باید بیخیال بشی و به خودت و اون بچه ی توی راهیت آسیب نزنی 

دوستم ترو خدا اون جوری نگو 

تو تنها پناه اون بچه ای مادرشی 

نزدیک ترین کسی بهش 

دلسوز ترین فرد به اون موجود تویی 

بخدا بچه احساس تورو هم درک میکنه 

بچه ها تروخدا وقتی چیزی تو دلتون اذیتتون میکنه با آرامش سر یه فرصت مناسب با شوهرتون مطرحش کنین 

اگه انسان باشه  و درک داشته باشه میفهمه اونم تلاش میکنه حلش کنه 

صحبت خیلی مشکلات رو حل میکنه 

بنظر من کاملااااا حق داری 

من تو همچین مواقعی راحت نمیبخشم ولی من دیگه تنها نیستم مادر یه بچم پس باید قوی باشم شمام قوی باش 

بخند اهنگ بزتر صداشو زیاد کن برقص بزار بفهمن قوی تر از دیروزی💪

فكر كنم بخاطر بارداريت يك مقدار حساس تر شدي و افسردگي هم كرفتي

عزیزم به خودت و بچت رحم کن.

چندتا صلوات بفرس تا دلت آروم بشه.

بخدا فقط خودت اذیت میشی ....