رفتم واس جهازم ظرفشو بخرم هفته پیش .گف ۸۴۰۰.
حتی مارکشم نفهمیدم گف چیه ولی هرچی بود من تاحالا برقیشو نشنیده بودم .همینطور بغضم گرف از مغازه خارج شدم.
اخه چ وضعیه داریم.
پدرم دوتا دختر دمه بخت داره با کلی قسط و خرج خونه خودش و شغلش پیک موتوریه خب چ درامدی داره ک همرو محیا کنه.
اصلاخیلی غمگینم بخدا.
ب مادرم گفتم ن ظرفشو میخوام ن ماکروفر.
الان قبل تحریم برقیامو خرید ۱۸تومن شد.اونم کلش قسطه ک چند ماهه ندادیم چون حقوق ندادن ب بابام.
تازهرفته تو این کار.
کمی اعتیاد داره زود کار کردنی از حوصله میره .
الان من هرچیزی نخواسم ولی مادره دلش طاقت نداره دوسداره منمکامل ببرم جهاز اما واس کی واس ی بی لیاقت ک هرروز منو میزنه سره هرچیز الکی و مسخره ای.
امروز دیگ طاقتم تموم شد گفتم طلاق میخوام.
ک خانوادم از ابروشون میترسن.
خیلی پرروو مرد سالاره.اصلا فقط بلده منو بزنه کبودم کنه.
تاالانش محل ندادمش حتی تو ماشین تو کوچمون خواب بود ک الان روشن کرد رف.
بقران خانوادش اصلاقبلشم حساب نمیکردنش اما وقتی زن گرف دیگبدتر قیدشو زدن نگفتن بچمون کلههفته خونه مادرزنشه بذا بگیم بیاد زشته .ب علی قسم لباساشو چ باشم چ نباشم ننش نمیشوره جوری ک بوی گند میده.غذا نمیده.غذا هاشون همیشههههه یا املته شله .یا ابگوشت.دنباله زحمت کشی نیس.ولی ب پسر مجردش چنان میرسه خرج میده ها.ولی از این ک نامزده میتیغه.
بخدا فقط هوالشون کردم ب علمدار کربلا خورش جواب تک تک ظلماشونو بده.
خیلی مغرور غد بود.از دیشب ک رفت خونشون صب بهونه کرد بیاد .ک زنگید گف حاضری توافقیه تفاهمیه چیه اونجور طلاق بگیریم ؟خوابالو بودم گفتم اره.چون ۱۸ سال زیاد ندارم انقد زدی ناقصم کردی مریضم کردی.قرص اعصابی شدم بخدا.
بعد گف باش قط کرد.نیم ساعت بعد دیدم اومد چنان قلبم میزدا دادو بیداد سند ازدواج شناسنامتو بده مادرمم ب صداش و کتک زدناش اومد گف اولا خونه بزرگتر داره ثانیا سندش دسته منه نمیدم میخوای چیکار کنی .ک گرررریه زاری داد بیداد ک من میکشمش اگ طلاق بگیره .روصورتش اسید میپاشم.یا واسه منه یا خاک.
دوبار امروز از اسلامشهر اومد خونمون حتی سر کارم نرف انقد داغون بود.ولی منم حق دارم همه جا و پیش همه غرورمو له کرده کتکم زده.همه میگن شوهر نازی روانیه عصبیه.باهمه جنگ داره بخدا انقددم عرق میکنه وقتی عصبیه