خوش به حالت من توان تلافی ندارم دلم میسوزه اون لحظه از خدا میترسم.مثلا همین دامادشون که الان فراریه مدتی خونه مادرشوهرم قایم شده بود ده بار خواستم ناشناس بزنگم به پلیس لوش بدم دلم نیومد دلم برا بچه هاش سوخت
بخداهیچکس خونه ی اونیکی نیست.من کارمندبانکم تک دخترم ازروزاول انقدرخوب بودم باهاش.خودش کم کم منوروان ...
بمیرم برا دلت . منم از دستش کشیدم بروشم اوردم میگه من با تو چیکار داشتم نمیتونستم ببینم همه باهات خوبن و .... ولی بازم میگم ولش کن ارزششو نداره حرص بخورم براشون