تا خودمونم کاری برای خودمون نکنیم تا قیام قیامت وضع همینه
دقیقا منو خونه بابام پیاده کرد و رفت اومدم بالا نشسته بودم برا مامانم تعریف کنم دردودل کنم سرمم داشت میترکید از درد .....یهو بابام سرم یه دادی زد که همه ستوت بدنم لرزید حالم خراب شد به مامانم گفتم همیشه همین پدر جلو دهن منو گرفت همین یادم دادم خفه بشم ، برا همینه که میگم از همه مردا متنفرم حتی اون مرد بابام باشه دیگه خسته شدم دیگه رد دادم شتید برم یه جایی که از همشون دور باشم شاید برم پرستار بیمارستان جذامی ها بشم نمیدونم فقط میدونم یه کاری میکنم آخر
ازدواج دیوانگیست من هر دختری رو میبینم بهش میگم ازدواج نکن یا کلی شرط و شروط بزار وحق طلاق و خیلی چیزای دیگه بگیر واگر مردی این اجازه هارو نداد بدون بدرد زندگی نمیخوره
دقیقا منو خونه بابام پیاده کرد و رفت اومدم بالا نشسته بودم برا مامانم تعریف کنم دردودل کنم سر ...
😑😑😑😑😑 بله مررررد از هرنوعش روی مخه دیگه از امروز تصمیم بگیر قوی باشی و سکوت نکنی.بخدا منم خیلی تو زندگیم سختی کشیدم قد یه شاهنامه... ولی همینا ازم یه ادم قوی ساخت طوری که با اینکه تنهای تنهام تو این دنیا اونقد محکم وایمیستم که انگار پشتم به کجا و کیا گرمه... ولی یاد گرفتم از سختیا برا خودم راهی برای قوی شدن بسازم ی زن قوی که تا جااااییی که میتونه نمیذاره زیر بار زور بره...قوی باش اذیت میشی از درون مدام تلخیای زندگیت جلو چشمت میاد ولی اگه همت کنی همینا ازت ی زن قوی میسازه
ازدواج دیوانگیست من هر دختری رو میبینم بهش میگم ازدواج نکن یا کلی شرط و شروط بزار وحق طلاق و خیلی چی ...
مشکل اینجاست که همه ی دخترا فک میکنن این مورد اونا با بقیه فرق داره ولی بخدا ممکنه ظاهر فرق کنه یا ی سری خصلتای جزیی ولی همشوم واقعا مث همن. عده ی بسیااااااار اندکی هستن کا ادمن بین مردا
هرروز به خودم همینو میگم الان مثلا نو دعوامون قوی بودم ولی خب حالم خراب شد فشارم رفت بالا سرمم که دی ...
تمرین ارامش کن یکم ممکنه زمان ببره ولی سعی کن کاری کنی منطقت حاکم باشه تو بحث. من ی زمانی داد و بیداد میکردم تو دعوادرواقع مقابل به مثل بعد ی وقتی با خودم فک کردم خب این اخرش که چی اینجوری اون میفهمه که چقد منو ازار داده و کیف میکنه بعد ازون تصمیم گرفتم در عین خونسردی نقره داغ کنم مثلا خوب شروع میکنه به داد زدن منم با صدای معمولی جوابشو میدم و حرفامو میزنم ولی اصلا نشون نمیدم عصبانیم از درون اونقد عصبانیم که گوشام داغ میکنه ولی ظاهرمو طوری حفظ میکنم که انگار درعین خونسری دارم دعوا میکنم و این خیلی بیشتر حالشو میگیره چون فک میکنه به هدفش نرسیده