آیا من خواهرشوهر بدی ام ؟

وا مگه میشه اذیت نداشته باشه..این روزا مردم بچه های خودشون هم به سختی نگه میدارن..

نه برا چی بریزیم سرت ولی خب مامانت لابد راضیه.شما خودتو بده نکن.بزار مامانت اگه مشکلی داره خودش مطرح کنه ولی در هر صورت کارش درست نیست

سکوت کن ماهم داریم .انگار زندادشم پولشو به ما میده وقتی ازسرکارمیاد لباس یک طرف کیف یکطرف بدون هیچ کاری غذاشو میخوره میره هرروز همین بساط داداشمم زبونش درازتر.فقط به عشق بچش حرفی نمیزنیم.تازه سالی یکبارهم مارو دعوت نمیکنه حقوق دوتاشونم بالای ۱۰تومنه

شما که از درون زندگیشون خبر نداری

اونم گرفتاریای خاص خودشو داره

برادرای ما فرشته که نیستن

اونم‌ مثل همه ما خانوما خیلی درگیریا داره حتما تو زندگیش. مگه میشه یه مادر بچه شو دوست نداشته باشه.

شما بچهها رو واسه عشق خودتون بهشون نگهداری کنید کمکش.سعی کن صمیمی تر بشی باهاش که بتونی حرفاتو راحت و دوستانه بگی بهش

برخوردتون طوری هست که بتونی با زن داداشت رک حرف بزنی؟اگه بله به خودش بزنگ بگو بچه ها دلشون تنگ شده اذیتن یا حرف دلتونو بزنین....برای دفعه های بعدم بهونه بیارین تا نتونه بچه ها رو بیاره....اخه نمیدونم این کجای رفتارش فکر کره مادره؟..پول چه ها که با آدمیزاد نمیکنه...طفل معصوم بچه های این آدما چه جوری بزرگ میشن.

من خودم بزرگترین لذت زندگی برام بودن با برادرزاده مه آخه. زحمت داره ولی به جون میخرم زحمتشو

من مادرشوهرم عشق میکنه پسرم پیششه مثلا یه روز کامل نمیریم  مادرشوهرم شب میاد دنبالش واقعانم که زن فوق العاده ایی اونقد که خونه مامانم دوس ندارم ببرمش من از خودم بیشتر قبولش دارم مثلا امروز مامانم ظهر اومد خونمون پسرمم باخودش بردالبته یه کوچه فاصله داریم بعد بعداز ظهر زنگید پسرت غذا نخوردبراش غذابزارم؟داشت تعارف میکرد گفتم من خونه براش غذا گذاشتم بعد یکساعت اورد گفت بهش دوتا کیک دادم خورد

خب کیک جای غذارومیگیره ؟اینقد عصبی شدم اصن میره اونجا مامانم به اندازه بچه خواهرم بهش نمیرسه همش دعواش میکنن بچه دوساله رو!!

استارتر خوبی که حد بگذرد نادان خیال بد کند.‌..اینو به مامامت بگو

من مادرشوهرم طبقه پایین هست اینقد ذهنم درگیره که پسری روزی یکی دو.ساعت میره.بالاخره نسل قدیم سبک تربیت و ..با ما فرق داره.ولی هی خودمو دلداری میدم که روانشناسا میگن پدر بزرگ مادربزرگا یه جور ذخیره عاطفی برای بچه هان .ولی واقعا هر چیزی حدی داره و بچه نباید بیشتر از اینکه با پدر مادره با افراد دیگه باشه.دو تربیته میشه .گیج میشه بین درست و غلط.اصلا خوب نیست

استاتر کاملا حق با تو ..شاید بتونی بخاطر بچه ها با سیاست اوضاع رو مدیریت کنی ..چه مادرایی هستن اینا..بخدا من یه دختر سوسول بودم که دست به سیاه و سفید نمیزد ..الان زندگیم وقف بچه هام ..به خودم حسابی میرسم ولی این دو تا رو به دندون گرفتم همه جا ..یا نیاریم حالا که آوردیم پاش وایستیم دیگ

خب ب داداشت بگو داداش دفعه قبلی زنت رفت سرکار کم مونده بود طلاق بگیرین، ایندفه هم ول کرده بچه هارو، خونه زندگی براش مهم نیس اینطوری بخاد ادامه بده برمیگردن سرجای قبلی. 

با ملایمت و آرامش بگین سرپا نباشه بشینین با متانت مامانت بگه بعدشم تو ادامه بده ، اول تو شروع نکن. بعد بگو بچه ها رو ببین چه وضعیه لاغرشدن عصبی و پرخاشگرن. خودتون از زندگی افتادین حوصلتون نمیکشه مسئولیت داره امانته دست شما. خودشون شب و روزشون معلوم نیست، هرکسی یه ور زندگی میکنه. بگین که پول درآوردن و کار یاد گرفتن به چه قیمتی؟ 

بلانسبت آرایشگرهای خوب، بعضی آرایشگرها هرزه ان لات تمام معنا، عروستون تا 1 شب چیکار میکنه(نمیگم عروستون بده ها منظورم شاید اونیکه پیشش کارمیکنه آدم درستی نیست). 1 شب کی میره آرایشگاه که اون بخاد روش کار کنه یا ببینه تا چیزی یادبگیره.

بیشتر بخاطر بچه ها میگم. بازم مصلحتتونو خودتون تشخیص میدین هرکاری صلاحه انجام بدین

اگر شما بچها رو نگه ندارید مطمئن باشید این خانم بچهاشو می ذاره میره دنبال زندگی خودش اینجور که مشخصه پول از بچه براشون بیشتر اهمیت داره