خیلی سعی میکنم روحیم خوب باشه خیلی سعی میکنم خودمو بزنم به اونراه ک بعداینهمه حساسیت و انتظار واسه اینکه ی ازدواج خوب داشته باشم تا 28 سالگی صبر کردم و این شد انتخابم 10 ماه تلاش کردم اخرشم باید این روزهای سخت طلاق و جدایی رو تجربه کنم خیلی سخته اخه من حتی طعم زندگی 2 نفره رو نچشیدم هیچیز اونجور ک تو رویاهام میخواستم نشد تازه همه چی به بدترین شکل ممکن بود .... 1 هفتس سعی کردم حالم خوب باشه بیخیال باشم اما خیلی سخته الان یدفه کم آوردم😢😢😢😢😢😢
چرا میخوای طلاق بگیری
عزیزم خب چرا باید جدا شی
نمیشه جدا نشین
زندگی بارویا فرق داره
یکم توضیح بده شرایط و علت جدایی
منم عین تو
۳۱ سال سبک سنگین کردم اینم از انتخابم
الان با خواهرم ک 9 سالی ازم کوچیکه بحثم شد اینا مهم نیست همیشه کوتاه میام خوااهرمه به هر حال اما دلم میگیره چون پدرم افسردگی داره و بی اهمیته اونجور ک باید پشتم نیست خودم شاغلم درسته شاغل بودن خوبه اما 7-8 ساله ک شاغلم ک کارام رو دوش خودمه من تکیه گاه میخواستم یجورایی خیلی خسته شدم 😢😢😢چون بیشتر کارای خوته هم با خودمه ناشکر نیستم واس خانوادم انجام میدم اما دلم ی تکیه گاه میخواس ما زنا مگه چی میخوایم نامزدم هیجا پشتم نبود تو این 10 ماه تنهاتر هم بودم😢
عزیزم عقد کردی؟
بش گفتی میخوای طلاق بگیری ميدونه یا فقط ی تصمیمه
هیچوقت هیچی زندگی اونجور که نا میخوایم نشده و نمیشه شاید این مسیر برات ی تجربه بشه و ی ازدواج عالی داشته باشی بعدش و اونموقع برات خوشبختی مزه ی دیگه ای داره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
