سلام دوستاى گلم.خوبين؟ نماز روزه هاتون قبول.دلم گرفته بود گفتم تاپيك بزنم
فقط يه درددل ساده هست.جنايى نيست قضيه همسرم هم مرد خوب وباشخصيتى ،خانوادشم خوبن،ولى امروز من اصلا حوصله نداشتم مهمونى تالار برم براى افطارى،فاميل دورشون همه رو دعوت كردن،آخه من اصلا نمى شناسمشون.خلاصه ماظر شوهر پدر شوهر هم زنگ ،زنگ ،كلى اصرار كه بيا حتتتتتما.منم خجالتى هستم خيلى اعصابم خورد شد،يه دفه از دهنم در رفت كه خوب اين همسرجان،هر جا از طرف فاميل يا دوستاى من دعوته يا نمياد يا به زور تشريف مياره.
خييييلى بد شد،نمى خواستم مسائل بين خودمون به اونها برسه.
تجربه شما چيه دوستان؟