افسرده ام

ببخشید رفتار پدر شوهرت با مادر شوهرت

شوهرت ادم وابسته ايه !و اين تغيير محيط زندگي و جدايي از والدين و فضاهايي كه بهش عادت دلشته باعث اين اتفاق شده كه پيش شما اروم و قرار و اعصاب و حرصله نداره 

اگه نيتوتين برين مشاوره اگر هم نه تحمل كن ويديوهاي دكترهلاكويي يا روانشناسارو دانلود كن ببين به خودت كمك كن

تو كه حالت خوب باشه اونم كم كم حذبت ميشه ناراحت نباش فقط اوضاع رو بدتر نكن سعي كن با روحيه باشي

مرد از زن شاد و شنگول خوشش مياد

اصلا راه کار خوبی نیست بنظرم , اگ اینجوریه ک جداشه بهتره 

بنظرم زن و شوهر خیلی متفاوتن ,از دوتا خونواده کاملا جدا و بی شباهت یه زندگی رو شروع میکنن 

باید صبر کرد ,زیاد گیر نده خودتو پیشش عزیز کن ,عشوه بیا ,ناز کن ,زرنگ باش , بخواد جایی بره با عشوه و دلبری بش بگو ک منم بات میام دلم میگیره ازت دور باشم 

کارایی ک دوست داره رو انجام بده , کارایی ک اذیتش میکنه رو کنار بزار 

حسابی بش برس هم روحی هم جسمی هم جنسی 

بعدا کم کم همه چی بهتر میشه 

والا من اینو امتحان کردم جواب داد هر کاری غیر این گردم جواب نداد که هییییچ بدترم شد تا دست کشیدم از توجه های بیجام انگار شوهرم ترسید 

اگه پیش هم بودین خیلی بهتر میتونستی بهش تسلط داشته داشته باشی و جذبش کنی هرچی از هم دور باشین بدتر میشه تجربه کردم که بهت میگم.

خب ببین دو تا مورده

اول اینکه بچه ها اولین الگو برداریشون از والدینه.یعنی اینکه شوهرت توی ناخوداگاهش میخاد باباش باشه

دوم تک پسر بودنه که موجبات ضعف و بقول معروف بچه ننه شدن رو دد شوهرت ایجاد کرده

شایدم درست میگید ,,,همه مثل هم نیستن 

تا زمانیکه بهش میگفتم هر جا میری منم ببر تنها میرف الان نه میگم من نمیام کار دارم میگه باید بیای😐

بی توجه بود منم خیلی حساس بودم میرفتم سمتش انگار سختش بود محلم بزاره منم یروز دلو زدم به دریا صب که از خاب پاشدم دیگه بهش زنگ نزدم زنگ میزد میگفتم کار دارم فعلا قبلا خیلی به پرو پاش میپیچیدم الان اصللللا همچین کاری نمیکنم خودش میاد سمتم

اولاش زندگی سخته ,باید مدارا کرد

امیدوارم همه زندگی ارومی داشته باشن و پر محبت

چون سخته زن محبت نبینه و نادیده گرفته شه 

بر منکرش لعنت ,, کم کم درست میشه ان شالله