سلام ممنون میشم اگه کسی راه حلی بلده کمک کنه
۲۱ سالمه دانشجو دانشگاه دولتی ام کار با درآمد خاصی ندارم کارم همین دانشجو بودن درس خوندنه البته یه مدت کار می کردم ولی دیدم به درسم آسیب میزنه ول کردم.
بعد اینکه خیلی دوست دارم ازدواج کنم ولی خب شرایط مالی اش رو ندارم از نظر ذهنی به نظر خودم به سطح لازم رسیدم البته میدونم فکر میکنین هنوز بچم و نمی تونم زندگی رو بگردونم. پدر و مادرم هم همین نظر رو دارن ولی من مخالفم خودم در هر صورت
اینکه کسی رو ندارم اذیتم میکنه حدود یک سالی میشه هستش که این طوری شدم این چند روز خیلی بیش تر شده و همش شب ها گریه می کنم پدر و مادرم مخالف ازدواجم هستن و میگن خیلی زوده و کار نداری و به فرض که ما پشتیبانی هم بکنیم اول اینکه کسی با تو ازدواج نمیکنه
دوم اینکه اگه کسی هم ازدواج کنه یعنی طرف حتما مشکلی داشته که حاضر شده با من ازدواج کنه خودم که میگم میشه با یک شناخت و یک خانواده خوب این مشکل رو حل کرد در هر صورت اگه حرف اون ها درست باشه دل من خیلی گرفته و ناراحتم میل به غذا و هیچ کاری ندارم
کسی راه حلی میدونه واسه مشکل من حداقل حالم خوبه بشه؟
فقط اینکه نگین دوست دختر بگیر چون آدم مذهبی ای هستم