راستش من پایه دهم که بودم.یک روز داشتم با اتوبوس میومدم یک دختر چادری رو دیدم خیلی مظلوم و اروم بود.یکروز داشتم از مدرسه برمیگشتم دیدمش رفتم جلو گفتم ما هر پنجشنبه استان شهدا برنامه داریم دوست داشتید تشریف بیارید.گفت ممنون.بعد یادم افتاد که شمارم رو بهش ندادم.روز دیگه رفتم یک پاکت نامه که توش استیکر شهدا و یکنامه بود بهش دادم.بعد دوستش گفت ببخشید میشه انقد مزاحم نشید.بعد گفتم چشم