تو خدای حاجتی، تو خدای وعدهای
تو خدای راههای بازِ لحظههای بنبستی
دل که به تو سپرده ام ...
نامم شده «امید»
ای راهنمای جادههای ناشناخته!
ای یار من بر سر دو راهیهای زندگی!
تو مسیر را بلدی
وقتی سردرگم هستم
و دنیا ساکت میشود
من قدم برمیدارم، با دلی آرام
چون میدانم، هر راهی که نشانم میدهی
مرا به مقصود میرساند ...
.