بامداد خمار میبینم یاد خودم میوفتم
از این لحاظ نه ها که سرم دعوا باشه😂
از این لحاظ که چقدر به بهونه های مختلف میرفتم کراشمو دید میزدم😂😂
بخدا الان یاد کارای خودم میوفتم از خجالت اب میشم
البته هنوزم یه موقع هایی دلم طاقت نمیگیره یه بهونه جور میکنم میرم😂
بعد حالا میبینم مثلا رحیم یه قیافه ای داشت یه قدی داشت یه هیکلی داشت،کراش من همونم نداره من نمیدونم چه مرگمه قفلی زدم رو این یارو😂💔