کاری ب کارش ندارم هعی بهم میگه خوشبحالت جوونی مجردی سختی های زندگی متاهلی خیلی زیاده
مگه من بردمت محضر آخه
اصلا مگه من بات صحبتی دارم ک باهام صحبت میکنی
فقط بلده حسرت زندگی منو بخوره خودم صدتا مشکل دارم وقتی هعی میگه خوشبحالت خوشبحالت دوست دارم بهش بگم آخه ببندد اون دهنتو
چی بهش بگممم دست از سرمن برداره هعی حسرت منو نخوره اینقد آه و حسرتشو نندازه تو زندگیم
اینم بگم همکاره