نوزادم گریه میکرد مادرشوهرم تلاش میکرد بخوابونتش من بیدار شدم ولی بچه رو بهم نداد منم یه پیامی ب دکتر دخترم داده بودم چک کردم ببینم جواب داده یا نه
شوهرم اون وسطه انگار من خلاف کردم گفت گوشی چرا نگاه کردی و ...( مثلا مادرم تلاش میکنه واسه بچه تو نباید گوشی بگیری دستت ) گفتم حرف نزن !
بعد ک مادرشوهرم رفت. شوهرم گفت سرت تلافی میکنم و ... یتیم و ... گفتم ب من نگو یتیم دوباره گفت
مادرشوهرم اومد اتاق ب شوهرم گفت صدا میاد چکار میکنی بچه بیدار میشه و ...
شوهرم برگشت گفت بر پدرتون لعنت ، جمع بست
بعد ک مادرشوهرم رفت بخوابه ، یقه شوهرمو گرفتم گفتم ب پدر کی لعنت ؟ گفت مادرمو گفتم گفتم چرا جمع بستی گفت گفته بودم ب من نگو حرف نزن ! تلافی میکنم
دیگه اینطور شد ک شوهرم عربده زد و دعوا راه افتاد
کاش من سکوت میکردم و نمیگفتم ب کی گفتی بر پدرت لعنت آبرومون پیش همه رفت
دختر خواهرشوهرم میگفت باورم نمیشه شما دعوا کنید و ...
بنظرتون تقصیر من بود ؟