کاش یه دوستی یا خواهری داشتم خیلی تنهام خیلی بی عرضه ام که نمیتونم خودکشی کنم
باز با والدینم بحثم شد این زندگی مفت نمی ارزه کاش الان یه ماشین میکوبید بهم و هم من رو راحت میکرد اونا هم زندگیشون رو همونجور که میخواستن ادامه میدادن
من داشتم با مامانم حرف میزدم میگفتم که تو من رو دوست نداری همونطور که برادرم رو دوست داری من رو دوست نداری میدونستی من گشنه بودم من دخترت بودم چهاررررر بسته دل و جگر مرغ خوردی یه قاشق برام نگه نداشتی اگه پسرت بود دونه دونه میشمردی سهمش رو کنار میذاشتی میگفتی صبح میخوره
کلی حرف گفتن اخر هر دعوا هم باز من مقصر دو عالم میشم
بابام الان هم برگشت گفت ما نخوردیم به شما دادیم نپوشیدیم به شما دادیم
من سه سال دبیرستان رو با یه لپتاپ خراب که چشمام رو ضعیف کرده درس خوندم مانیتورش پرپر میزد نوشته هاش یه جا نمیموند سه سال با اون سر کردم گوشی هم نداشتم بعد والدینم هر روز طلا میگرفتن هر روز طلا میگرفتن
من خرجی درست حسابی هم نداشتم الانم ندارم فقط بابام امسال یه تبلت گرفت برام نذاشت دلم به اونم خوش باشه فوری کوبید سرم که ما نپوشیدیم نخوردیم دادیم به شما
همش از اون سوسیس لعنتی شروع شد
من فقط دلم یه سوسیس خواسته بودا و لعنت بهم که خواسته بود مادرم از یه طرف پدرم از به طرف که چرا به برادرت ندادی اونم بخدا تقصیر من نبود اینقدر بچه بی ادبی تربیت کردن رفتن گذاشتم دستش پرت کرد و کلی حرف گفت و اخرش هم من رو بهشون شکایت میکرد میدونه چون پشتش در میان بعد مامانم برگشت گفت گوه خور چرا تنهایی خوردی منم گفتم من هرچند هفته یه بار یه چیزی میخوام ولی اون هر روز خرج میکنه بهم چی میده
یه بچه بی تربیت تربیت کردن که هرچی از دهنش در میاد میگه احترام نمیذاره به خودشونم احترام نمیذاره خودشونم جون به جونشون کنی پسر پرستن
دلم میخواد حتی یدونه جوراب هم که برام خریدن رو بذارم و فرار کنم ولی نمیتونم برم کجا برم اخه فوقش میتونم ۴۰۵ کنکور قبول شم و تا اون یه سال مونده برم
مامانم هم هزار بار سرم کوبیده که فلان خرج
منم میگم خوبه مثل دخترای بقیه نیستم برم بازار ها کافه ها کتاب ها بخرم کلاس ها برم اینا من رو میکشن اجازه هم نمیدن بیرون برم من زندانیشون ام و پول هم مگه میدم
چند روزه کلمه حرف نمیزنم و انرژی دفاع از خودم رو هم ندارم خسته شدم چتجیپیتی میگه تو فرسودگی عاطفی هستی