من یه دختر عمو دارم همسن خودمه از بچگی باهاش مقایسه شدم
اون قد بلند و سفید من سبزه و کوتاه
با هم کنکور دادیم من پزشکی میخواستم نیوردم اون دبیر شد چقدر زدن تو سر من منم سال دیگش رفتم پرستاری
وای که دیشب خبر نامزدیش رسید دوباره شروع شد از دیشب تا الان مامانم ۱۰۰ بار گفته دیگه ساعت ۸ شب من رفتم گرفتم خوابیدم که نشنوم دیگه
سر صبح دوباره شروع کرد که فلانی نامزد کرد و....
من خوب چیکار کنم خوشبخت بشه انشالله
ای بابا گیری کردماااا😂😐