قبل تیکه پاره کردن من بخونین متن
زنداییم عروسی داداشش هس بعد همه دخترخاله پسر خاله و دختردایی هام دعوت کرده خاله ها و داییامم همینطور فقط یدونه منو سوا کرده راستش هم از شانسم هم از اینکه بقیه براحتی منو کنار میذارن دلم گرفته من حتی دوبار برای باباش دارو کمیاب پیدا کردم بردم
نمیدونم چرا دست من نمک نداره اختمالا با خودش میگفته من نه برو خودم میارم نه ناراحت میشم اما من ناراحت شدم به مامانم مستقیم گفتم من همه مراسمام اونارو دعوت کردم مامانم به مامان بزذگم گفته اونم ب داییم زنگ زده گفته بعدشم زنداییم زنگ زده گفته اونا خودشون گفتن دعوتمون کن ک میدونم الکی میگه حالا میخام تولد پسرم دعوتش نکنم حق دارم؟