2777
2789
عنوان

ایران‌گردی پریسا و آرش با سپنجا

73 بازدید | 6 پست

سلام به همگی! یه مامان شیرازی اومده با کولهباری از تجربه!

سلام به همه مامانها، باباهای باحوصله و کاربرای عزیز نینیسایت! 😊

من پریسا هستم، حدود ۴۰ سالمه، شیرازیام، و یه خانواده چهار نفره باحال دارم:

  • آرش (۴۲ ساله): بابای خانواده و راننده ماهر کمپر!
  • آریا (۵ ساله): پسر پرانرژی و کاشف کوچک ما.
  • ایران (۲ ساله): دختر بانمک و ملوس ما که کل کمپر رو اداره میکنه! 😉

سؤال مهم ما از شما:

ما تصمیم گرفتیم کل ایران رو بگردیم، اما نه با روشهای روتین. میدونید که سفر با بچههای کوچک (یکی پیشدبستانی و یکی نوپا) توی هتلهای لوکس خیلی سخته و حوصلهسربر.

ما عاشق طبیعت، زندگی ساده و اقامتگاههای بومی و خاص هستیم!

به همین دلیل، از پارسال زدیم توی کار ایرانگردی با کمپر! 🚐

برای اجاره اقامتگاههای بومی و محلی خاص هم سپنجا اسپانسر سفر ماست و اقامتگاههامون رو از اونجا رزرو میکنیم.

ما اهل هتل نیستیم! شما بگید، کدام شهرهای ایران رو حتماً باید بریم؟ چه اقامتگاههای بومی خاصی رو توی سپنجا دیدید که تجربه سفر با بچه رو هیجانانگیزتر میکنه؟

📢 از اینجا به بعد...

من میخوام تجربه سفرها و چالشهای یک سال اخیرمون با کمپر (از پارسال تا الان) رو توی این فروم براتون بگم. از شیرینترین لحظات تا سختترین شبهایی که کنار یه آتیش کوچیک گذروندیم!

منتظر سؤالات و پیشنهادهای سفر شما هستیم!

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

عکس گذاشتی لایک کن بیام ببینم

|•یاسمنم•| |•پیوسته در تاریخ ساعتی فرا می‌رسد که در آن، آنکه جرئت کند و بگوید دو دوتا چهارتا می‌شود، مجازاتش مرگ است•| |•از دور ریختن قواعدی که به من تلقین شده بود، آرامش مخصوصی در خودم حس می‌کردم•|   goftino.com/c/xJbnEE

سلام عکس هم میفرستیدازایرانگردیتون

حتماً! قول میدم که توی هر پست،چند تا عکس قشنگ از طبیعت و اقامتگاههایی که رفتیم بذارم.

راستش چون با کمپر و دو تا بچه کوچک مدام در حرکتیم، آپلود کردن و مرتب کردن عکسها یکم سخت و زمانبره. ولی حتماً به زودی توی پستهای بعدی عکسها رو اضافه میکنم تا شما هم فضای سفرمون رو بهتر حس کنید.

بعدلطف میکنیدازلهجتون یکم بگیدیعنی بالهجه بنویسیدممنون


ما شیرازیا یه جوری حرف میزنیم که انگار کلماتو داریم با ناز و حوصله میگیم. برای مثال، ما به جای "خب/آره" یا برای تأیید حرفتون میگیم: ها.

چند تا کلمهی دیگه که خیلی استفاده میکنیم:

  • به جای «الان» میگیم: حالا یا همی حالا (یعنی همین الان).
  • به جای «زود باش» میگیم: بدو
  • به جای «خیلی» میگیم: زیاد یا فراوون.
  • به جای «میدونی چی میگم؟» میگیم: می فهمی؟

خلاصه که ما آدمای تُند و تیزی نیستیم! با لهجهی ما، آدم دلش میخواد یهکم بشینه و چایی بخوره و کاراشو یواش یواش انجام بده! 😉

سفر اول! یاسوج، دهکده نرگاه، و چالشهای کمپر مینیبوسی!

ممنونم از انرژی مثبت و پیشنهادهای عالی که برای ادامه مسیر بهمون دادید. مطمئن باشید همه رو یادداشت میکنم!


خب، بریم سراغ اولین مقصد جدی ما با کمپرمون، یاسوج، پایتخت طبیعت ایران! (هفته اول مهر ۱۴۰۳)


📝 ۳ ماه هماهنگی با سپنجا (پشت پرده سفر)

شاید براتون سؤال باشه که چطور این پروژه سفر دو ساله شروع شد. ما برای اینکه بتونیم این سفر بزرگ رو با کمپر و دو تا بچه برنامهریزی کنیم، نیاز به پشتیبانی قوی داشتیم. هدف ما از اول این بود که اقامتگاههای بومی و خاص رو در طول مسیر تجربه کنیم و به همین دلیل، تصمیم گرفتیم با سپنجا همکاری کنیم، چون دفتر مرکزیشون شیراز هست.

اما بستن قرارداد و هماهنگیها کار راحتی نبود. حدود سه ماه طول کشید تا ما بتونیم تو جلسات مختلف با تیم سپنجا به نتیجه برسیم. خدا رو شکر، مدیریت سپنجا خیلی همراه و منعطف بودن و بالاخره قرارداد نهایی بسته شد. قرارمون این شد که من خاطرات سفر ونظرم راجع به اقامتگاه ها رو به صورت اختصاصی برای سپنجا بنویسم.


🚐 تولد "سفیر سپنجا" (کمپر ما)

همونطور که گفتم، ما با کمپر مینیبوس سفر میکنیم. به افتخار این همکاری، اسم مینیبوس ما رو گذاشتیم "سفیر سپنجا" و بزرگ روی ماشین نوشتیمش تا همه ببینن! آرش نزدیک یک سال از وقتش رو گذاشت تا یه مینیبوس قدیمی رو از نو تبدیل به خونه سیار ما کنه.


ماجرا از شیراز تا یاسوج: هفته اول مهر ۱۴۰۳ بود و هوا تو شیراز هنوز حسابی گرم بود. به خاطر همین، تصمیم گرفتیم سریعتر به سمت خنکی یاسوج بریم. ساعت ۱۱ ظهر از شیراز حرکت کردیم.

مسیر شیراز تا یاسوج با سفیر سپنجا خیلی روان و پر از زیباییهای پاییز اولیه زاگرس بود. هر چقدر از شیراز دور میشدیم، هوا معتدلتر و دلپذیرتر میشد؛ واقعاً بهترین آب و هوا برای شروع سفر بود!

نزدیکای سپیدان که رسیدیم، یه جای دنج کنار رودخونه پیدا کردیم و حدود ساعت ۱ ظهر برای ناهار توقف کردیم. ناهارمون جوجهکباب خودمونپز توی کمپر بود! بچهها هم تا آرش آتیش راه بندازه، حسابی توی طبیعت بازی کردن و انرژی تخلیه کردن.

بعد از ناهار دوباره حرکت کردیم و بالاخره حدود ساعت ۴ عصر رسیدیم به نرگاه یاسوج. جلوی در ویلا، زنگ زدیم به صاحبخونه... متأسفانه نیم ساعت منتظر موندیم تا بالاخره رسیدن و کلید رو تحویل دادن. بچهها حسابی خسته بودن، ولی همین که چشمشون به باغ بزرگ افتاد، تأخیر یادمون رفت!


🏡 اقامتگاه انتخابی سپنجا: آرامش بینظیر در نرگاه (۳ روز اقامت)

خونه در طبقه همکف یک باغ ویلای عظیم ۷۰۰۰ متری بود! یعنی ۷ هکتار زمین بازی و دشتنوردی امن برای بچهها!


برنامهی سه روزهی ما در یاسوج:

روز اول : کمپر رو توی حیاط بزرگ پارک کردیم. عصر، آرش آتش کوچیکی تو محوطه درست کرد. نشستیم روی سکوی جلوی ویلا، چای خوردیم و اولین شب آرامش سفر رو تجربه کردیم.


روز دوم : صبح، رفتیم آبشار یاسوج که فقط ۵ کیلومتر با ما فاصله داشت. هوا خنک و عالی بود. بعدازظهر برگشتیم ویلا و بچهها تا غروب تو باغ مشغول بازی و جمع کردن برگهای پاییزی شدن. بعد از شام، آرش یه فیلم کارتونی توی مینیبوس برای آریا و ایران پخش کرد تا ما بتونیم دوتایی یکم خلوت کنیم!


روز سوم : تصمیم گرفتیم بریم تنگه تامرادی که حدود ۴۰ کیلومتر فاصله داشت. طبیعت فوقالعاده بود و با وجود بچهها، تونستیم بخش کوتاهی از مسیر رو پیادهروی کنیم. برای ناهار برگشتیم اقامتگاه. عصر هم فقط استراحت کردیم و برای ادامه آماده شدیم.


تنها نکتهی اقامتگاه این بود که سرویس بهداشتی و حمام توی حیاط بود، اما فضای باغ و آرامشش ارزشش رو داشت!

نظر کلی ما؟ فوقالعاده بود! ما عاشق اون تجربه زندگی روستایی شدیم. واقعاً بهترین انتخاب بود و حتماً بازم برای اقامت انتخابش میکنیم. 🙏

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز