مادرشوهرم و جاریم و چندتافامیلا دورهمی پولی دارن افتادخونه جاریم شب یلدا که طبقه بالای ماست. منم باجاریم قطع رابطم نمیخام باهاش رفت و امدکنم بخاطر کاراشون. هرسری مادرشوهرم هی اصرار بیاین خونه جاریت عیب نداره اونا بزرگترن هرچی گفتن تمامدشد. ولی من نمیرم الانم یلدا وسط هفته ست نمیتونم برم شهردیگ خونه مامانم. چیکارکنم میدونم بازمیان یلدامونم خراب میکنن که بیاین آبرومون جلوفامیل میره اون موقع پسرش هرچی دهنش بودبماگفت نیومدبگه چ مرگتونه بزنه دهنش.
چیکارکنم
میخام خونم بمونم
اینجاکسیو ندارم برم خونش.
پدرمادرشوهرم خیلی پیله میکنن شوهرمم میگه میریم بیرون من دوس دارم خونم بمونم کجابرم تو سرماخیابون مترکنم.
اینازبون ادمیزاد حالیشون نیست.