امروز اولین ویزیت مون بود برای ای وی اف
صبح گذاشته رفته سرکارش شب میاد
اخه من چیکار کنم بقران روح و روانم بهم ریخته
ما وقت گرفته بودیم
هرچقدر بهش زنگ زدم جواب نداد میدونست که دعوا میکنم منم چند تا پیام تهدید امیز براش فرستادم بعدش زنگ زد من جوابشو ندادم
هشت ساله خودش نازایی داره من خودم هیچ مشکلی ندارم اون عین خیالش نیست
دیگه شب بیاد در و بروش باز نمیکنم تو سرما بیرون یخ بزنه هیچ جارو هم نداره بره