2777
2789
عنوان

مادرشوهرتون یا خانواده همسرتون برای زایمانتون کادو چی دادن

| مشاهده متن کامل بحث + 3386 بازدید | 163 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

صد البته ولی داشته باشن ندن یا تبریک که میتونن بگن لال که نیستن

بعداز ۱۲ سال باسختی وبدبختی بدون یذره کم ازطرف اونا باردار شدم ۶ماهمه اگه تو مادرشوهر خواهرشوهرو دیدی منم دیدم غریبه ها برام اشک شوق میریختن اومدن خونم دیدنم واسه بچه دنیانیومده کادو اوردن مادرشوهرم فقط همون روزکه فهمید یه زنگ زد تبریک گفت دیگه نه زنگ زد نه اومده خونم خواهرشوهرمم بلانسبت گاو یه گاوی بهترشه حتی یه پیامم نداد تبریک بگه

واسه زایمانمم چشمم اب نمیخوره بخاری ازشون بلند بشه

فقط 17 هفته به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

خدایا به فضل وکرمت شکر 🌷🌷🌷دوازده سال گذشت به اندازه یه چشم برهم زدنی خدایا منم به ارزوی مادر شدنم برسون😔امروز تاریخ ١۴۰۴/۰۵/۰١ هستش که انتقال جنین انجام دادم وباتوکل برخدا وائمه بدون استرس این روزا رو سر میکنم🙏دوهفته گذشت از انتقالم امروز ١۴۰۴/۰۵/١۵ هستش ازمایش بتا دادم کلی چشم انتظاری کشیدم تاجوابش اومد ومن مثبت شدم خدایاااااا شکرت بالاخره منم مامان شدم😍😍😍١۴۰۴/۰۵/١٩ تواین تاریخ مجدد ازمایش بتا رو تکرار کردم والهی شکر تیتر بتام بالا رفته بود😍روزها گذشت درانتظار شنیدن صدای قلب کوچولوی توی شکمم بالاخره روز سونو فرا رسید امروز١۴۰۴/۰۶/۰۵ هستش وقتی سونو شدم یهو دکتر صدای قلبش رو برام پخش کرد ومن اون لحظه تو آسمونا بودم😢😢الان چهارماه از اون روزا میگذره و فهمیدم جنسیت نی نی تو دلیم گل دختره😍😍😍خدایا بابت تمام این مدتی که همراهم بودی و نذاشتی تو غربت وتهایی بهم سخت بگذره واین روزا رو به راحتی سپری کنم سپاسگزارم ازت😘😘😘

شاید افسردگی پس از زایمان گرفته دست خودش نیس

خیلی مراعاتش کردیم که شاید دست خودش نیست ولی وقتی به مامانم بی احترامی میکنه بی دلیل تصمیم گرفتیم قطع رابطه کنیم هر وقت خواست بیاد نخواست اجباری نیست

والا برابچه اولم شوهرم نیومد ملاقات چون شب برده بودن منو آورده بودن باخواهرومادرم وپدرم. ولی پدرم یه سبد گل بزرگ برام آورد پدرشوهرم اصلا نه اومد نه زنگ زد هیچی فقط مادرشوهرم وخواهر شوهرم از گل گاوزبونای خودم دم داده بودن کمرنگ بعد اومدن نهاری که بیمارستان داده بود به من خوردن بادست چون قاشق دهنی بود

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  7 ساعت پیش
توسط   naziiiiiiiiiiiii6971  |  8 ساعت پیش