پدر همسر من خودش گوسفند دار روستا زندگی میکنن
بعد برای عروسی ما جلوی پای عروس گوسفند کشت یک مقدارکمشو به ما داد بقیشو برای خودش برداشت
حالا شوهرم هر دفعه پدرشو میبین هی تیکه مینداز و میگه باید یک گوسفند دیگه بکشی یک دست و یک رونشو بدی ما
پدرشوهرم هم گوش نمیده
من چند بار به شوهرم گفتم ولش کن میخوای بامنت کشی گوشت بگیری میگه من چیزی که حقم باشه میگیرم
بعد تو بحث هاشون منم قاطی میکنن که بیا بگو حق با کیه بنظرم حق با همسرم ولی من ازین که برای یک ذره گوشت منت کشی کنم بدم میاد