2777
2789
عنوان

زندگی خواهرم خیلی با من قاطی شده

| مشاهده متن کامل بحث + 1736 بازدید | 64 پست
ناراحت میشن خبچ کنم والا

شما حقوق پدرت رو میگیری عزیزم؟

خواهرت خودش باید به فکر این چیزا باشه،بمونه خونش شوهرش بره یا اگه سرکار نمیره شوهرش بگه بچه رو نگه دار خودم برم

تو این زمونه حتی پدرمادرم خرج دختر نوه شون که قهر بره نمیدن چه برسه خاله

بار روانی هم داره اومدنشون،یا جداشه بیاد یا دیگه نیاد

خب پولی ندارن خرج کننهمیشه از من طلبکارنحوصلشونو ندارم

اون خونه مشترک رو یا اجاره بدید

یا به اندازه سهم خواهرت بهش اجاره بده

ولی دیگه طلبکاری در همین حد باید باشه

زودتر تکلیف ارث تون زو مشخص کنید که تموم بشه طلبکاریش

"هر کسی را ملاقات می‌کنی درگیر نبردی است که تو هیچ چیز درباره آن نمی‌دانی. همیشه مهربان باش." بعد از دیدن خیلی دعوا و پرخاش‌ها در سایت، عمیقا به این نتیجه رسیدم که خیلی‌ها در این دسته جا می‌گیرند 😊

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

خوبخ دست نذاشتن بگن بفروشیم سهممون بده البته احتمالا به زودی بااین گرونی ها....همکارمم همین بود مونه ...

اونم دلیل خاصی داره

وگرنه شوهرش تا الان خودشو جر داده بود ک سهم زنشو بگیره

هر سری اومد خیلی راحت بگو برنج و نمیدونم مرغ تموم شده منم پول ندارم میخوای چکار کنی؟

هیچی

شوهرش تو کوچه و خیابون تو بوق و کرنا میکنه که یه نون نداره چن روز بده خواهرش

شوهرش یه مزخرفیه ک نگو

مت خونه پدرمم مجردموالدین فوت شدن

خب پس اونا در واقع میان خونه پدرشون نه خونه شما

بهتره ارث و میراث تقسیم کنید ک دیگه نه توقعی باشه و نه دینی،خپاهرتم هرموقع قهر کرد کلید داره میره خونه ای ک از پدرش بهش رسیده میشینه تا تکلیفش معلوم بشه

میخام ب خانواده تم هیچی نگم برعکس همیشه اروم اروم وسایلامو جمع کنم ی روز مونده ب رفتن برم چمدون بخرم بریزم توش و برم ،بابا اگر سر کار بود مهم نیست مامانم سر کارش بود مهم نیست خانواده بودن نبودن دیدم ندیدم مهم نیست  میخام بدون ندیدن و خداحافظی کردن برم ،من اومدم ک سال اخر قشنگی داشته باشیم خیلی تلاش کردم و قشنگ هم ساختم اونا بلد نبودن قشنگی بسازن دل شکستن،اینجا ک نوشتم برای کسی ننوشتم برای خودم نوشتم چون چندین بار در طول روز امضای خودمو میخونم و هر قسمتش ی غم و شادی را یادم کیاره ک باید بمونه، ...غمگین ترین تصمیم مهاجرت بود ک خیلی طول کشید تا بپذیرم و برم دنبالش،ولی الان بابت اون تصمیم غمگین طولانی خوشحالترین و شکرگذارترینم،خوشحالم ک در کنار اصیلترین دیندارترین غیورترین فرزندان کوروش💔 نخواهم زیست *امروز دلم خواست بنویسم نزدیک ب پانزده ساله منتظرم امروز ک روزها را شمردم دلم ب حال خودم سوخت پونزده ساااال هرشب انتظار و دعا و نذر و نیاز و شکست ...دعام کنید حتی الانم با ناامیدی و خستگی نوشتم دعام کنید یعنی تموم میشه این انتظار یا اینکه من تموم میشم؟ امروز هفده مهر نذر حدیث کسا برداشتم برای انتظار میدونم ک پشت این میام مینویسم انتظار پونزده ساله من ب لطف پنج تن آل عبا تموم شد و همه چیز اونجور ک میخاستم با خوشحالی و رضایت و برکت سر اومد💕😍یادتونه اول پروفایلم نوشته بودم از سگ کمتر و اینا؟ب خاطر امتحانم نوشته بودم،اون آزمون به سر رسید با موفقیت بزرگ و خوشحالی و خوشگذرونی بزرگتر و خاطرات شیرین تر به پایان رسید♥️اونقدر شیرین ک شب ازمون مصاحبه ام اوکی شد،و تا چند روز دیگه دختر زیبای گیسو کمند چشم تیله ای می‌ره ب هامبورگ زیبا💌😅بزنید دست قشنگه را،ماشالله لاحول و لا قوة الا بالله آل‌علی العظیم استغفرالله ربی و اتوب و الیه هیچوقت از اینا ننوشتم ولی الان دلم میخاد بنویسم♥️💝😌

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز