اعصابم خرده
خواهرم یا خودش با شوهرش دعواش میشه میاد پیش من یا بچه هاش با باباشون دعواش شده میان اینجا
زورم گرفته چرا همیشه من باید جور اینا رو بکشم
آرامش ندارم
دلم میخاد همه شونو بندازم بیرون از اینجا کنده بشن برا همیشه
حوصلشونو ندارم بخداا
جایی دیگه هم ندارن
من خودم تنهام هر وقت دلم میخاد اشپزی میکنم هر وقت نخام نه ولی اللن بچش چند روزه اینجاست هر روز باید اشپزی کنم
حوصله ندارم
هییی خاله
چطور دلت میاد بچه خواهرته عیبنداله
خب آشپزی نکن
وقتی هرروز اونجان از خواهرت کمک بگیر بگو ناهار با شما یکم اضافه بزار برا شامم بمونه. گناه دارن وقتی جای دیگه نیس که برن غذای ساده درست کن املت سیب زمینی تخم مرغ
دقیقا مثل زندگی من و مامانم اینا،که من این زنجیره رو قطع کردم گفتم به من نگید از دعوا هاتون
پول دارن خوشن سراغ منو نمیگیرن ولی وقتی نداشته باشن یادمه میوفتن
سخته خسته شدی و پناه آوردن به خاله یه حالی میده
ببخشید این میگما ولی همین خواهرت فردا زندگیش به روال قبل برگشت اصن تو و زحماتت یادش نمیاد چه برسه به تشکر
واقعا حق داری آدم حوصله خودش نداره چه برسه بقیه
به نظرم بهش رک بگو که نمیتونی یا اگ نمیتونی بگی دوسه بار که میخاس بیاد خونتون بهانه بیاربگو رفتم فلان جا خونه نیستم
