من یه برادر دارم نزدیک به ده سال هست بیشتر روز ها بی دلیل دعوا میکنه و چیز میشکنه و کتک یا فحش بیکار و مفت خور و بددل و شکاک هم هست
بابام پارسال تو آب غرق شد و فوت کرد
سن ۱۹ سه بار خودکشی کردم
من از کلاس دهم برای کنکور میخوندم و تراز قلمچی ۷۰۰۰ بودم تراز کنکور دی ماهم ۱۱ هزار شد ولی نهایی ندادم و دانشگاه نرفتم هنوز و ولی کردم
یه عالمه داروی ضد اضطراب اعصاب و خواب آور و افسردگی مصرف کردم
سن ۱۹ عاشق مردی ۳۵ ساله شدم خیلی اذیت شدم و ضربه خوردم به تازگی هم از یک پسر دیگه جدا شدم از همونم ضربه خوردم
تو خانواده ای با وضعیت مالی بد به دنیا اومدم
منم خیلی درد دارم آخرین اتفاق هم این بوده دیشب برادرم یه پلاستیک در رو پرتاب کرد و کنسرو خورد تو چشمم و الان با چشم کبود دارم تایپ میکنم