مادرت قرصاش نمیخوره وگرنه من سراغ دارم کسایی که زیرنظر دکترن انقدر اروم وخوش خلقن
با بزرگتری خواهری، مادری، عمه ای کسیکه قبولش داره برو همین فردا پس فردا بشین جدی حرف بزن بیاد مادرت قانع کنه بره پیگیر درمان خودش بشه
شمادختری باید خیلی بیشترمراقبتون باشه
حس میکنم از رو عقده س همش
یه بار زمانی که تو خواب داشت خفم میکرد بابام خونه بود فهمید
منم رفتم بغلش کردم گریه کردم
وامصیبتا شد اوضاعم
از اون موقع تا چتد ماه بعدش هر وقت خونه بودم دنبال بهونه میگشت منو بزنه بعد میگف میخواستی بد منو به بقیه بگی
والا سنمم کم نیس
۲۴ سالمه معلمم
خجالت میکشم همش با دست و صورت کبود میرم سر کار
رفتم سرچ کردم گفتن دفاع مشروع حلاله
دستاشو میگرفتم یا هلش میدادم نزنه یا بعضی وقتا که به قصد کشتنم منو میزد مجبور میشدم منم بزنمش که بره عقب بتونم پاشم فرار کنم
رفت زنگ زد کل فامیل مظلوم نمایی و گریه که از وقتی باباش فوت شده منو میزنه
خاله ام که تاحالا بهش تو نگفتم حرفشو باور کرد یه کلمه ازم نپرسید ماجرا چیه مامانت چی میگه
زنگ زد یه ساعت فحشم داد گف میام قبرتو میکنم😭
بخدا دلم میخواد دفعه بعدی که میزنه منو بمیرم که جسدم بره پزشک قانونی بلکه بقیه بفهمن چی میکشم
اگه امکانش داری یه کاری پیداکن که خونه نباشی هم دستت میره توجیبت یه هدیه ای چیزی که لازمشه براش میگیری دلش بدست میاری، هم اینکه خونه نیستی که گیربده بهت، برات ناراحتشدم عزیزم مادرت قدر دخترنمیدونه چه مادرایی هست که حسرت دخترداشتن میخورن که همدمشون باشه
دعام کنین توروخدا😭
والا شاغلم هستم همین کارم کردم ولی کادوهامو با حالت چندش میذاره تو کمد استفاده نمیکنه
یه پالتو دیده بود خوشش اومده بود چشاش برق میزد
قیمتشم نسبت به حقوق من خیلی زیاد بود من واسه خودم همچین چیزی نمیخرم ابدا
دیدم دوس داره کلی التماسش کردم پرو کنه واسش خریدم
یه بار پوشید گف خوشم نمیاد گذاشت کمد دو ساله مونده
هر جام میشینه میگه فلانی واسم اینو خریده به دردم نمیخوره چرته
جلوی منم صد دفعه به خواهرم گفته من اینو نمیخوام میدمش واسه تو💔
[QUOTE=403952446]با ۱۴ تومن حقوق کجا برم؟ انقدر تو بچگی از پسرا منو ترسونده، باورت میشه با جنس مخالف حرف نمیتونم بزن ...[/QUOTE
همینجا تاپیک بزن وضع زندگیت بگو خانمای عاقل کم نداریم تو سایت نصیحت یکنفرشون هم که باعث بشه کاری واسه زندگیت کنی هم برد کردی
تو اکه مراقب خوذت باشی کدوم پسرمیخواد بزور بهت دست بزنه؟ حدومرز بزاری برای خودت، هرجا گفت نری، خونش نری، اون پسری که دنبال کثافت کاریه باهات بهم میزنه چون میبینه دخترخوبی هستی
اون پسری هم که دنبال دختره خوبه هم میپسندتت واسه ازدواج
دنبال ازدواج کردن باش بایه مرد خانواده دار اینجوری ازون مادر مریضت نجات پیدامیکنی خیلیا دنبال دخترشاغلن که خانم وخوب باشه تو مجالش زنونه بیشترشرکت کن اون چندساعتم خونه مادرت نباش
از یه جایی شروع کن یا وام بگیر یا وام خونگی به کسی نگو پولت جمع کن وام بزارروش طلا بخر قایم کن بعدمیتونی خونه بگیری حالا رهن اجاره هرچی، یا پانسیون خابگاهایی هست تو شهرای بزرگ اگه بتونی اونجاسکونت کن روانت درارامش باشه بعدم برو روانشناس به درمان نیاز داری باید تراپی بشی
بعد سرفرصت اجازه بده دیگران بیان سمتت فرارنکن ازبقیه بایه ادم درست اشناشو
وال دقیقا ب خاطر شغلم خواستگار سنتی زیاد دارم ولی خب شرایط خانواده جوریه که احتمال زیاد، توی سنتی شکست بخورم
از طرفی پیشنهاد دوستی اصلاا نداشتم نمیدونم چون ناخوداگاه گارد دارم به مردا کسی جلو نمیاد یا چی
ظاهرم متوسط و متناسبه هیکلمم خوبه
نمیدونم مشکل چیه دقیقا
شاید محیط خوب نیس
تراپیستمم دقیقا حرف شما رو زد
گفت از اون نگاه ها بنداز خودشون میان جلو
روم نشد بگم بلد نیستم ، پسر میبینم ناخوداگاه اخم میکنم😅
اره دارم تمام تلاشمو میکنم این چند ساله
ولی بازم راه درازی در پیش دارم
خیلی خشک مذهبه اخرین بار دو سه سال پیش وقتی منطقی بود به بهونه درس گفتم صبا تا غروب برم پانسیون شب میام خونه حتی
معرکه راه انداخت💔
ممنونم عزیزم به حرفم گوش دادی
ببخش سرتو درد اوردم
یهو زخمام سر باز کرد
منم اخم میکردم ولی دوست شدم خداروشکرپسرخوبی بود ازدواج کردم باهاش زندگیمم الحمدلله خوبه مشکل هم هستولی خودش خوبه، کاش تویه شهربودیم ازون گاردیکه داری مینداختمت
سنتی هم باشه بگو یک مدت درارتباط باشیم راجب علائقمون صحبتکنیم ببینیم تفاهم داریم یانه
باقیشم مثل برق وباد پیش میره همدیگرو بیرون ببینید صحبت کنید خداروچه دیدی شاید قسمت هم بودید برو دکترپوست به سروضعت خیلی برس، ایشالله یه بخت خوب نصیبت بشه ولی تراپی شو که رفتارای مادرت درآینده تقلیدنکنی باشه؟
نه گلم چه اشکال داره هرکدوم یه مشکلی داریم، باورم نمیشه یعنی قانونی چیزی نیست که به پشتوانه اون بتونی از مادرت جداشی بری خابگاه یاجدازندگی کنی کاش منتقلت میکردن یه مدرسه شهردیگه یااگه تهرانی یه منطقه دیکه اونوقت جدا میشدی ازخونه مادرت
