2777
2789
عنوان

دانستنی های بامداد خمار

| مشاهده متن کامل بحث + 316 بازدید | 26 پست
چرا به محبوبه خیانت کرد اخرش چه بلایی سرش اومد

داخل شب سراب به محبوبه خیانت نکرد اصلااا با اون فامیلش نخوابید رفت پیش مردا خوابید تا صبح حرف زدن بعدش هم خوابید پیششون اون چند دفعه. ای هم که گفت رفتم زن صیغه کردم رفته بوده بندر کار کرده بوده با اوستاش نجار بوده . هیچوقت هم مشروب نخورد اب و الکل قاطی میکرد تف میکرد که دل محبوبه براش بسوزه . مادرشم هیجوقت دو بهم زنی نکرد بینشون محبوبه شکاک بود باید رمانو بخونی تا بفهمی جی میگم . فقط دفعه اخر چند تا رفیق ناباب بهش مشروب دادن که رفت محبوبه رو کتک زد اصلا روی رفتن به خونه رو نداشت

وقتی محبوبه از رحیم جدا میشه چی میشه که با منصور ازدواج میکنه اینجا به بعدشو میگین برام چرا خوشبخت نمیشه منصور هنوز دوستش داره؟ با کی ازدواج کرده؟ منصور خوسبخته؟

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

همون من کل کتاب خوندم فقط ب این نتیجه رسیدم باید نزدیک خودشون بودنالبته اون کتاب بود داستان حالا واق ...

وقتی محبوبه از رحیم جدا میشه چی میشه که با منصور ازدواج میکنه اینجا به بعدشو میگین برام چرا خوشبخت نمیشه منصور هنوز دوستش داره؟ با کی ازدواج کرده؟ منصور خوسبخته؟

به نظرم اگر پدر محبوبه یه کم از نظر مالی به رحیم و محبوبه کمک میکرد محبوبه میتونست بارحیم خوشبخت بش ...

خونه و مغازه براش خرید و هر ماه هم مقرری میفرستاد

طوفان مهمان دریاست، نه صاحب‌خانه‌ی آن!
وقتی محبوبه از رحیم جدا میشه چی میشه که با منصور ازدواج میکنه اینجا به بعدشو میگین برام چرا خوشبخت ن ...

نسبت به اون زمان خوشبخت میشه ولی نسبت به الان خوشبخت نمیشه چرا؟

چون بچه دار نمیشده نازا شده بود ،ولی باید بچه های هووشو بزرگ میکرد منصور دوسش داشت ولی احترام و جایگاه اون زن اولیه به جا بود و بیشتر

و همین مثلا محبوبه خودشو درمان میکرد بتونه بچه دار بشه نمیشده میدیده هووش بارداره حسرت میکشید

چیشد منصور ازدواج کرد باهاش

خود زنش گفت بیا با محبوبه ازدواج کن نازا هم هست نمیتونه بچه هاشو عزیز تر بچه های من کنه منصورم از خداخواسته عاشق بود قبول میکنه

و اینکه منصور دراثر سرطان میمیره و خوب محبوبه 30،40 سالگی دوباره مجرد میشه


نسبت به اون زمان خوشبخت میشه ولی نسبت به الان خوشبخت نمیشه چرا؟چون بچه دار نمیشده نازا شده بود ،ولی ...

زن منصور خوب بود؟ چیشد که یهو تصمیم گرفت بگه برو با محبوبه ازدواج کن؟ بازم دم منصور گرم که زندگی زن اولشو واسه محبوبه به چوخ نداده و اون اولویت داشته براش

فکر کنم داخل فیلم خجسته خواهر محبوبه عاشق منصوره درسته؟ اون چی میشه؟ راستی اصلا چی میشه که منصور با زن اولش ازدواج میکنه؟

واییییی مرسی که جواب میدین اینقد درس دارم که وقتم به فیلم و رمان نمیرسه در حد کلیپ تو یوتیوب دنبالش کردم😅😂❤️

زن منصور خوب بود؟ چیشد که یهو تصمیم گرفت بگه برو با محبوبه ازدواج کن؟ بازم دم منصور گرم که زندگی زن ...

تو كتاب نوشته بود زنش بسيااااااار باشخصيت بود و هنرمند

ولي ابله رو بود و كچل بود

براي همين فكر كنم به منصور ميگه زن بگير

و ابنكه منصور به محبوبه ميگف جلوي زنم روسريتو در نيار موهاتو ميبينه ممكنه حسرت بخوره

لطفا براي ساخته شدن خونمون صلوات بفرستيد❤️                  خدا رو چه ديدي شايد پر گرفتيم،شايد خنده هامونو از سر گرفتيم،نگو چي گذشت و نگو چي كشيديم شايد شب تموم شد خدارو چه ديدي؟ شايد جون گرفتم، شايد دستتو زير بارون گرفتم ، تو شايد دوباره به دادم رسيدي ،شايد خنده برگشت، خدارو چه ديدي؟                                                                ~مازندراني💚🌱

زن منصور خوب بود؟ چیشد که یهو تصمیم گرفت بگه برو با محبوبه ازدواج کن؟ بازم دم منصور گرم که زندگی زن ...

خواهش میکنم گلی زن منصور 3 سال از منصور بزرگ تر بوده اون زمان پیر دختر بوده یعنی 33 سالش بوده و ابله داشته سر همین هیچ کس جز منصور باهاش ازدواج نمیکرده و کم پشت بوده موهاش و وقتی منصور ازدواج کرد گفت ک برو اصلا زن بگیر برام مهمه سایه مرد بالا سرم باشه فقط عزت و احترامم باید از زن بعدیت بیشتر باشه منصورم قبول میکنه

دختره از بس بی اعتماد بنفس بوده خودش میخاست یک زنی برای منصور بگیره خوشکل باشه اول رفت یک زن دیگه گرفت (محبوبه زن رحیم بود اونموقع) زنه سر زایمان میمیره

بعد طلاق محبوبه زن اولیه به منصور میگه برو با محبوبه ازدواج کن

چون خیالم راحت بود. محبوبه بچه دار نمیشده

زن منصور خوب بود؟ چیشد که یهو تصمیم گرفت بگه برو با محبوبه ازدواج کن؟ بازم دم منصور گرم که زندگی زن ...

تو كتاب خجسته بچه بود و اخرش با يه اقاي دكتر كه دايه خانومو ميبردن پيشش ازدواج ميكنه اين سناريوي عاشق منصور بودنو كارگردان اضافه كرده

تو كتاب نوشته بود زن اولش انقدر مهربون و باشخصيت بود كه موقع ازدواجش كارگراي خونه پدريش دعوا ميگرفتن كه كي سر جهيزيه بشه

لطفا براي ساخته شدن خونمون صلوات بفرستيد❤️                  خدا رو چه ديدي شايد پر گرفتيم،شايد خنده هامونو از سر گرفتيم،نگو چي گذشت و نگو چي كشيديم شايد شب تموم شد خدارو چه ديدي؟ شايد جون گرفتم، شايد دستتو زير بارون گرفتم ، تو شايد دوباره به دادم رسيدي ،شايد خنده برگشت، خدارو چه ديدي؟                                                                ~مازندراني💚🌱

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز