بعد روز مادر شبش خیلی گریه کردم صبح که پاشدم چشمام یک عالمه باد کرده بود شوهرم فهمید گفتم چون بهم تبریک نگفتی روز زن رو دومین سالی هست با هم ازدواج ازدواج کنیم سال اول تبریک گفت و قهر هم نیستیم البته شوهرم اصلا اعتقادی به ائمه نداره اصلا اصلا و اینکه گفت آره من اصلا اعتقادی به ائمه ندارم و روز زن رو قبول ندارم گفتم باشه اشکالی نداره بعد دیگه گغتم چه قد زندگی کردن سخته چه قدر ازداوج سخته میگه آره اگه آدمی توی زندگی ات اذیتت میکنه از زندگی ات حذف اش کنه میگه این طوری آرامش داری میگه آره نگا من با خواهرم قطع رابطه ام منظورش چیه یعنی منظورش اینه اگه من تو رو اذیت کیکنم درخواست طلاق بده درسته بچها ؟ منم زیاد کشش ندادم خیلی ناراحت شدم خیلی
و گفتش که همین که حقوق ثابت دارم رفیق باز نیستم و اهل دود و دم نیستم خدا تو شکر کن
من کارمند هستم اونم کارمند هستش