قبلا که من به دنیا نیومدم و داداشم بچه بوده مادر بزرگم به یکی از اشناهامون که نوهاش که دختر بوده و همسن داداشم بوده گفته دخترتون رو بدین به پسرمون تا ماهم دختری بدیم به پسرتون
بعدا که داداشم بزرگ شد و مادربزرگم فوت شد هی میگفتن تا فلانی رو برات بگیریم داداشمم میگفت نه
بعد حالا داداش دختره که یه سال از من بزرگ تر بود منو دوس داشته و عاشقم میشده
همه فک میکردن داداش من اون دختره رو میگیره
ولی داداش دختره اومد منو گرفت و قضیه برعکس شد و هیچکس فکرشو نمیکرد که منو اون پسره(که الان شوهرمه) باهم ازدواج کنیم چون حرفی از ما نبود و حرفی از داداشم و خواهر شوهرم بوده که الان جریانی بین اونا نیست 😂