اول برای مادرشوهر طلا خرید گفت برای تو طلا فرده می خرم
فردا گفت شال و بوت بخر
بعد گفت فقط پونصد تو کارتمه
منم گفتم نمی خوام
بعد شب هم خونه پدرش بودیم برادرشوهر به پاش بلند شدم محل نداد
شب گفتم مگه من مسخره توام بینی ش خون اومد
گفت تو زدی کلی کتک م زد پام درد می کنه خودش هم زد بیرون اینم کادو روز زن من