الان داشتیم میخوابیدیم گفت موذی بازیت ثابت شد برام
با خودم میگم نکنه امروز صبح حرفای منو رفیقم رو گوش کرد همه رو شنید🥺🥺🥺چون امروز صبح یهو از اتاق اومد بیرون گفت سلام بعد داشت میرفت دستشویی گفت به حساب ت میرسم
بعد امروز گفت کاری نکن بگم با رفیقت قطع ارتباط کنی شنیدم چیا گفتین
بعد میگه میای پایین زندگی میکنی گفتم آهان یعنی نیام پایین زندگی کنم میشم موذی گفت آره ازت زده شدم🥲🥲🥲🥲🥲
ولی حالا بعدش صبحانه خوردن امروز صبحانه برام لقمه گرفت داد یا امشب ساندویچی که دیشب برام خرید گفت نخوردی بخور و اینا
نمیدونم بخدا چی بگم